×
هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۵ - در صفت معراج آن صدر بدر کاینات و مفخر موجودات
بدامان عطارد چون عطا ریخت
ز کلکش گوهر مدح و ثنا ریخت
نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۸ - ادامه
چو بر مغز پدر این ماجرا ریخت
تو گفتی ابر رحمت بر گیاریخت
فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴
ساقی که می خود همه در جام شمار ریخت
مستی همه در باده و پیمانه ما ریخت
من چون مژه از نشو و نما مانده و چشمم
سرمایه صد ابر برین خشک گیا ریخت
مغرور کرم گلشن خود را به عبث سوخت
[...]
کلیم » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۵
تیغ غضبت خون همه اعدا ریخت
یک بنده تو آب رخ دریا ریخت
جمعیتشان سبحه تزویری بود
بگسست چو دانه بر درت سرها ریخت
صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۴۳
به گریه جوهر بینش ز دیده ما ریخت
بهار عنبر ما در کنار دریا ریخت
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۹ - پرسیدن رام از بسوامتر حقیقت گنگ که چگونه از آسمان بر زمین آمده و جواب دادن او
معلق شر شر آبی از هوا ریخت
ز دست قدرت خاص خدا ریخت
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۴۸ - جنگ کردن جتایو با راون و کشته شدن جتایو به دست او و بردن او سیتا را به لنکا
ز گوش و گردنش گوهر فرا ریخت
نه گوهر اشک مرغان هوا ریخت
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۵ - جواب
خدا این می بجام اولیا ریخت
ننوشد جز ولی می کش خدا ریخت