مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۶ - در رثای سید حسن
بر تو سید حسن دلم سوزد
که چو تو هیچ غمگسار نداشت
تن من زار بر تو می نالد
که تنم هیچ چون تو یار نداشت
زان تو را خاک در کنار گرفت
[...]
عطار » مختارنامه » باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان » شمارهٔ ۲۴
دل او کاکح دیدار نداشت
بیدیده بماند ونور اسرار نداشت
تا آخر کار هرچه او میدانست
تا هرچه که دید ذرّهٔ کار نداشت
عطار » مختارنامه » باب دوازدهم: در شكایت از نفس خود » شمارهٔ ۲۷
دردا که دلی که در جهان کار نداشت
بگذشت و ز دین اندک و بسیار نداشت
صد شب ز برای نفس دشمن بنخفت
یک شب ز برای دوست بیدار نداشت
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۴۵ - بر تخت نشستن شاه و توفیهٔ عهد با درویش
کس به سودا و سود کار نداشت
غیر سودای زلف یار نداشت
فضولی » دیوان اشعار فارسی » اضافات » ترکیب بند
تا گرفتار نبودم سر آزار نداشت
سر آزار من زار گرفتار نداشت
نظر مردمی از نرگس او می دیدم
غمزه خونی مردم کش خونخوار نداشت
یاد می کرد ز من حال دلم می پرسید
[...]
وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شرح پریشانی
نرگسِ غمزهزنش، اینهمه بیمار نداشت
سنبلِ پُرشکنش، هیچ گرفتار نداشت
اینهمه مشتری و گرمیِ بازار نداشت
یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۳
فلک ز کام من سفله کیش عار نداشت
دلم دماغ سرانجام اعتبار نداشت
به کوه و دشت جنون سوده گشت پای طلب
به بیزبانی من عشق خاکسار نداشت
بهار عنبر خاکستر شهید وفا
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۴
رواج ساختگی های روزگار نداشت
زر شکسته دل بیش از این عیار نداشت
غبار سوخته ما به لاله زار گریخت
تحمل نفس سرد روزگار نداشت
وجود عرض سپه دید در مصاف عدم
[...]
جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۶
به چشم اهل دل آن اشک اعتبار نداشت
که لخت لخت جگر را به روی کار نداشت
کدام شمع در این تیره خاکدان افروخت
که تا سحر به رهش چشم انتظار نداشت
مپرس حاد دل تیره ام که از دم صبح
[...]
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷
سر بیمار گر آن چشم دل آزار نداشت
بر سر هر گذری این همه بیمار نداشت
نازم آن طره که با این همه بار دل خلق
سرگرانی ز گران باری این بار نداشت
کارم از هیچ طرف تنگ نمیشد در عشق
[...]
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۱۷ - معجزه حضرت موسی بن جعفر (ع)
در غریبی به جز از لطف خدا یار نداشت
مونس خلق خدا یاور و غمخوار نداشت
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳
عاقل از کار بزرگی طلبید
تکیه بر بیهده گفتار نداشت
آب نوشید چو نوشابه نیافت
دِرَم آورد چو دینار نداشت
بارِ تقدیر به آسانی برد
[...]