×
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹
نه دل کم عشق یار میگیرد
نه با دگری قرار میگیرد
از دست تو آن سرشک میبارم
کانگشت ازو نگار میگیرد
سرمایهٔ صدهزار غم بیش است
[...]
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱۲ - درمدح همو گوید
دست دل پای یار می گیرد
دامن آن نگار می گیرد
زار زارت چو می پذیرد غم
تنگ تنگش کنار می گیرد
تا چو گل دارد او که جان مرا
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷
دلم که حلقه ی گیسوی یار می گیرد
درون حلقه نشستست و مار می گیرد
بهر کجا که روم آب دیده می بینم
که دامن من شوریده کار می گیرد
نگار تا ز من خسته دل کنار گرفت
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷۷
سخن رنگ اثر از سینه افگار می گیرد
نسیم ساده دل بوی گل از گلزار می گیرد
تماشای رخش در پرده می کردم، ندانستم
که این آیینه از آب گهر زنگار می گیرد
که در بیرون در مانده است کامشب بوستان پیرا
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۹۴
ز می مرا تب لرز خمار میگیرد
ز صیقل آینه من غبار میگیرد
من اعتبار ز هرکس گرفتمی زین پیش
کنون ز من همه کس اعتبار میگیرد
ندیده است سیهمستی مرا خورشید
[...]