دلم که حلقه ی گیسوی یار می گیرد
درون حلقه نشستست و مار می گیرد
بهر کجا که روم آب دیده می بینم
که دامن من شوریده کار می گیرد
نگار تا ز من خسته دل کنار گرفت
ز خون دیده کنارم نگار می گیرد
غلام آن بت چینم که سر حد ختنش
طلایه ی سپه زنگبار می گیرد
دو چشم آهوی روباه باز صیادش
بغمزه شیر دلانرا شکار می گیرد
چو یاد نرگس مست تو می کنم بصبوح
مرا ز غایت مستی خمار می گیرد
ز مشک چین چه خطا در وجود می آید
که خطّ سبز تو از وی غبار می گیرد
سرشک دیده که بر چشم کرده ام جایش
چه اوفتاده که از من کنار می گیرد
چو دم ز نافه ی زلف تو می زند خواجو
جهان شمامه ی مشک تتار می گیرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به شدت تحت تأثیر زیبایی و جذبه ی معشوق خود قرار دارد و احساسات عمیق خود را با تصاویری زیبا و استعارههای قوی بیان میکند. وی از گیسوی یار و تأثیر آن بر دل و جان خود صحبت میکند و میگوید که هرجا میرود، آثار عشق و اشکهایش را با خود میبیند. معشوقش، با زیباییاش، او را خسته و ناتوان کرده و دل او را به درد میآورد. شاعر همچنین به خاطرات شیرین و مستی ناشی از یاد معشوق اشاره میکند و به نحوی غم و شادی را در هم میآمیزد. در نهایت، تأثیر زلف و عطر یار بر او چنان قوی است که مانع از آرامش و سکون او میشود.
هوش مصنوعی: وقتی دل من در گردن گیسوی محبوب میپیچد، به معنای واقعی کلمه در این حلقه گرفتار میشود و به سوی آن میرود.
هوش مصنوعی: هر جا که بروم، چشمم دریا را میبیند و میفهمم که کار دلم به هم ریخته است.
هوش مصنوعی: ای یار! وقتی که از من دلبرانه فاصله گرفتی، چشمانم به قدری اشک ریخت که در کنارم دیگر تو را نمیبینم.
هوش مصنوعی: من بنده و دلداده آن معشوقی هستم که در سرزمین ختن، سپاه بزرگ و مهمی گرد آمده است.
هوش مصنوعی: چشمان زیبا و دلفریب آن آهو که همچون روباه است، با جذابیت خود، شکارچیان دلیر را به سوی خود جلب میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که به یاد چشمان زیبا و مستت میافتم، در صبحگاهی که مستیام به اوج خود رسیده، حالتی گیج و خمار مرا فرا میگیرد.
هوش مصنوعی: در وجود آن شخص، چه اشتباهی وجود دارد که خط سبز تو از او گرد و غبار میگیرد؟
هوش مصنوعی: من برای اینکه اشکهایم را در چشمانم جا بدهم، چه چیزی از من دور شده که به این حالت افتادهام؟
هوش مصنوعی: وقتی که از گلوی خوشبو و جذاب تو حرف میزنم، تمام دنیا را با عطر خوش مشک و گلهای شمامی پر میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز می مرا تب لرز خمار میگیرد
ز صیقل آینه من غبار میگیرد
من اعتبار ز هرکس گرفتمی زین پیش
کنون ز من همه کس اعتبار میگیرد
ندیده است سیهمستی مرا خورشید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.