گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۵۴ - ایضا له

 

من بی برگ از تو این یک بار

شاخ بی برگ و بار می خواهم

خرد و در هم شکسته بی سببی

دست و پایی هزار می خواهم

زان درختی که در زمستانها

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۵

 

بدیده سرمه از خاک راه یار می خواهم

ولی آنرا نهان از دیده اغیار می خواهم

چه لطفیست این که بیداد خود از من کم نمی سازد

چو می داند که من بیداد او بسیار می خواهم

نگوید کس ز شرح محنت من پیش او حرفی

[...]

فضولی
 

کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۸

 

به دور خویش ز مینا حصار می‌خواهم

در آن میانه ترا در کنار می‌خواهم

به توبه نامه نمی‌شویَم از گُنَه که به حشر

به کف مسوده زلف یار می‌خواهم

چو چشم حسرتم افتد به تیغ ابروی دوست

[...]

کلیم
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲۲

 

ز من مپرس چه از روزگار می‌خواهم

چه چیز دارد، از او وصل یار می‌خواهم

ز لاله و گل این باغ، ساده‌لوح‌ترم

که من طراوت ابر از غبار می‌خواهم

به جز زیان چه رسد ز آرزوی خویش مرا

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۱۹۹

 

به سیم قلب یوسف را نمی‌گیرند از اخوان

من انصاف از خریداران درین بازار می‌خواهم

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۸۹

 

نه رنگ و بو درین گلشن، نه برگ و بار می خواهم

سرآزاده ای چون سرو ازین گلزار می خواهم

به سیم قلب یوسف را نمی گیرند از اخوان

من انصاف از خریداران درین بازار می خواهم

به قدر سنگ گلبانگ نشاط از شیشه می خیزد

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۶۵

 

نه می به جام و نه گل در کنار می‌خواهم

تبسمی ز لب لعل یار می‌خواهم

نیم ز رفتن گل‌های بوستان غمگین

زمان حسن ترا پایدار می‌خواهم

چو گل برای تماشاییان دلتنگ است

[...]

صائب تبریزی