گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳

 

یار ما رندست و با او یار می‌باید شدن

غمزه‌اش مست است هان، هوشیار می‌باید شدن

تا ز لعل آتشین بر ما فشاند جرعه‌ای

سالها خاک در خمار می‌باید شدن

بر سر انکار ما گر رفت زاهد باش گو

[...]

سلمان ساوجی
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۵

 

طالب یار، اول او را یار می‌باید شدن

بعد از آن با عشق او، در کار می‌باید شدن

تا نماند جز وجود یار چیزی در میان

از وجود خویشتن بیزار می‌باید شدن

خلوت صوفی چو خالی نیست از زرق و ریا

[...]

نسیمی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۹

 

همچو خاک ره بعشقش خوار می باید شدن

بلبل آسا در پی گل، زار می باید شدن

گر همی خواهی که بوی فقریابی در طریق

با همه کس چون گل بی خار می باید شدن

گر تو پا در دایره عشقش نهی چون عاشقان

[...]

اسیری لاهیجی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۱۳۱۰

 

چون سیاهی شد ز مو، هشیار می‌باید شدن

صبح چون روشن شود بیدار می‌باید شدن

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۴۲

 

ای که چون گل خنده بر اوضاع عالم می زنی

مستعد گوشمال خار می باید شدن

همچو صائب صحت جاوید اگر داری طمع

خسته آن نرگس بیمار می باید شدن

چون سیاهی شد ز مو هشیار می باید شدن

[...]

صائب تبریزی