×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۱۰
با روی تو ز سبزه و گلزار فارغیم
با چشم تو ز باده و خمار فارغیم
خانه گرو نهاده و در کوی تو مقیم
دکان خراب کرده و از کار فارغیم
رختی که داشتیم به یغما ببرد عشق
[...]
۱۵ بیت
نسیمی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۱
با روی او مگو که ز گلزار فارغیم
کز هستی دو کون به یکبار فارغیم
ای شیخ شهر! دور ز انکار ما برو
اقرار کن به ما که ز انکار فارغیم
با نور و ظلمت رخ و زلفش الی الابد
[...]
۹ بیت
قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۵
با روی تو ز سبزه و گلزار فارغیم
با چشم تو ز خانه خمار فارغیم
جامی بیار، ساقی و گردان کن از کرم
کز جور دور گنبد دوار فارغیم
ما را همین بسست که اندر طریق عشق
[...]
۷ بیت
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۱
چون یار ما تو باشی ز اغیار فارغیم
چون کار ما توئی ز همه کار فارغیم
از تو چه خرمیم غمی را مجال نیست
باشد چه غم غم تو ز غمخوار فارغیم
چون دوستدار ما توئی از دشمنان چه باک
[...]
۱۰ بیت