گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱

 

بهار و باغ با ترکان گل رخسار خوش باشد

شراب تلخ با خوبان شیرین کار خوش باشد

برون شهر، با یاران، شب مهتاب در صحرا

قدح در دست و مطرب مست و ساقی یار خوش باشد

میان باغ و طرف جوی و پای سرو و پیش گل

[...]

اوحدی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۶

 

نگارا وقت آن آمد که گل بر بار خوش باشد

کنار سبزه و مطرب به روی یار خوش باشد

میان باغ با ساغر رقیبان برکنار از من

به روی دوست بنشستن که گل بی خار خوش باشد

تو با ذوق و تماشا در میان باغ با یاران

[...]

جهان ملک خاتون
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۸

 

ناز با یار غار خوش باشد

آن میان در کنار خوش باشد

نقش رویش خیال می بندم

در نظر آن نگار خوش باشد

عشق او آفتاب تابان است

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

حیدر شیرازی » دیوان مونس الارواح » غزلیات » شمارهٔ ۵۰ - بهاریات

 

بهار و باده و روی نگار خوش باشد

نوای بلبل و بانگ هزار خوش باشد

نگار موی میان در کنار، وقت صبوح

کنار سبزه، میان بهار خوش باشد

شراب در سر و مطرب حریف و ساقی مست

[...]

حیدر شیرازی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۱

 

بشوق آن گل عارض، مرا با خار خوش باشد

بیاد لعل او، با اشک چون گلنار خوش باشد

بتن هر رگ مرا شاخ گلی گردیده از داغت

اگر داری دماغ سیر این گلزار، خوش باشد

گرفت از عارض او پرده، زو صر صر آهم

[...]

واعظ قزوینی