فرخی سیستانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - در مدح امیرابو محمد بن محمود غزنوی
اجل خواهد که همچون تیغ مردمخوار تو باشد
قضا خواهد که همچون تیر جان اوبار تو باشد
ز بیم تیغ تو آن را که دشمن دار تو باشد
همه ساله دو رخ بر گونه دینار تو باشد
ظفر درجنگها دایم سپهسالار تو باشد
[...]
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب
مرا نوروز دیدار تو باشد
هوای خوش ز گفتار تو باشد
شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۳۳ - در تحقیق میزان
هر آن چیزی که در آن کار تو باشد
یقین در پلهٔ بار تو باشد
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸
هر سینه کجا محرم اسرار تو باشد؟
هر دیده کجا لایق دیدار تو باشد؟
مستان دل اغیار چه لازم که درین عهد
هر جای که قلبی است به بازار تو باشد
هر آینه آن دل که قبول تو نیفتد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۸۸
یوسف شود آن کس که خریدار تو باشد
عیسی شود ان خسته که بیمارتو باشد
گر خاک شود سرمه خاموشی سیل است
آن سینه که گنجینه اسرار تو باشد
چون برق سبکسیر بود شمع مزارش
[...]
ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۱۰
ای دل اگر این یار دمی یار تو باشد
شاهنشهی هردو جهان عار تو باشد
یکدل نشنیدیم که مفتون تو نبود
یک سینه ندیدیم که بی خار تو باشد
روزی بشمارد گرت از خیل غلامان
[...]
صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۱
کس را چه تمنا که خریدار تو باشد
کش نیست بهایی که به مقدار تو باشد
جان چبود و تن کیست دریغا که متاعی
در دست ندارم که سزاوار تو باشد
آن طالب صورت خبرش نیست ز معنی
[...]