گنجور

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را

 

شراری که شمشیر دارا فکند

تبش در دل سنگ خارا فکند

نظامی
 

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۲ - آغاز كتاب

 

هرکه را آن فهم در کار افکند

خویش در دریای اسرار افکند

عطار
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۳

 

بخت تارم سایه ای گر بر شب تار افکند

تا قیامت خور نقاب شب ز رخسار افکند

بلبلم اما نصیبم این که بعد از مرگ هم

باد نتواند که خاک من به گلزار افکند

بوی خون آید ازین وادی برو ای بی خبر

[...]

ابوالحسن فراهانی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۲۱ - فتح قندهار

 

چو تیغ نادر دوران شهنشه ایران

بدهر غلغله از فتح قندهار افکند

برای جستن تاریخ این همایون فتح

ببزم اهل سخن رهروی گذار افکند

کشید سر بگریبان و مطلعی مشتاق

[...]

مشتاق اصفهانی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۰

 

باده صافی شد و گل پرده زرخسار افکند

بایدت با خم می رخت بگلزار افکند

مصریان گو نشناسید دگر دست و ترنج

کز وفا یوسف ما پرده زرخسار افکند

لاجرم چاره بیچارگی خویش کند

[...]

آشفتهٔ شیرازی