گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۴

 

آن چشم مست بین، که دلم گشت زار ازو

ای دوستان، بسوخت مرا، زینهار ازو!

گرد از تنم به قد برآورد و همچنان

بر دل نمی‌شود متصور گذار ازو

گر پیش او گذار کنی، ای نسیم صبح

[...]

اوحدی
 

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۳۵ - خردنامه اسکندر

 

عنایت نبیند نکوکار ازو

سیاست نبیند دل آزار ازو

جامی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳۲

 

بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ازو

خشک برجا مانده ام چون صورت دیوار ازو

او که از لب زنده سازد مرده را همچون مسیح

ضعف طالع بین که من چون مانده ام بیمار ازو

با چنین عزت که آن سلطان خوبان را بود

[...]

اهلی شیرازی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸

 

پذیرفته سامان، همه کار ازو؛

همه کار را گرم بازار ازو

آذر بیگدلی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۸۳ - علو مقام و مرتبه رضاء بقضای الهی و تسلیم

 

هم سر از او هست و هم دستار ازو

پایها از او و پا افزار ازو

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۸۳ - علو مقام و مرتبه رضاء بقضای الهی و تسلیم

 

درد ازو درمان ازو بیمار ازو

گل از او گلشن ازو و خار ازو

ملا احمد نراقی
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۲۴

 

عاشقان را بود آب کار ازو

رهروان را رونق بازار ازو

عمان سامانی