گنجور

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۵۱

 

ای به شش ضرب از جهان در نرد جباری فِره

تا ابد دوات روان بادا و حکمت بر نفاذ

گرچه اقبال تو از راه محابا دور چند

یافت با خصمت لباساتی بسی نرد گشاد

زخم تیغ بندگانت بس موافق بود و نیز

[...]

ظهیر فاریابی
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » دیباچه » بخش ۲

 

ملک شمس دین مالک دین و داذ

ملوک جهان را پناه و ملاذ

حکیم نزاری
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۲

 

بیا که خسته دلان را تویی معاد و معاذ

بیا که حکم تو را نیست مانعی ز نفاذ

مده غرور به لذات خلدم ای زاهد

که نیست جز به الم های عشقم استلذاذ

به سلک زمره اصحاب ازان سبب ره یافت

[...]

جامی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۰

 

کجا رویم که ما را تو ملجایی و ملاذ

نعوذ بالله اگر جز در تو هست معاذ

زمانه را نبود جز به سایة تو پناه

سپهر را نبود جز به درگه تو لواذ

به غیر امر ترا نیست در جهان جریان

[...]

فیاض لاهیجی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۵

 

ای لطف تو ار حوادث دهر ملاذ

باب کرمت رفته خلق معاذ

از حکم تو هست کار عالم بنظام

وز امر تو هست امر وحدت بنفاذ

صفی علیشاه