گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷

 

ای شاه چو کردگار بگشاد ترا

در ملک بقای جاودان داد ترا

سلطان که بنیکوئی کند یاد ترا

منشور بامر او فرستاد ترا

قطران تبریزی
 

کمال‌الدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱۱ - فی المرائی من کلامه و له فی مرثیه الصّدر الشّهید رکن الدّین صاعد قدس الله روحه العزیز

 

سرورا! صدرا! ناگاه چه افتاد ترا

که ملال آمد ازین بنده و آزاد ترا

تنگ بودت ز جهان خیمه بفردوس زدی

یا فلک داد ز نادانی بر باد ترا

سرو آزاد بدی در چمن شرع رسول

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹

 

آن مادر شوم فرج چون زاد ترا

از گنجه به شیراز فرستاد ترا

آن دایه خونخواره سگسان به غذا

شیر سگ به خون خوک می داد ترا

مجد همگر
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۱۵ - در شرح حال اهل زرق و تلبیس

 

چون بیابند نو ارادت را

کار بندند عرف و عادت را

اوحدی
 

مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲

 

میکند محرمی آئینه و ناشاد ترا

چشم بد دور حیا روز فزون باد ترا

گرچه تر دامنیم غیر نشان داد ترا

می‌رود دامن پاک صدف از یاد ترا

مشتاق اصفهانی