گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۷

 

خاقانی را جور فلک یاد آید

گر مرغ دلش زین قفس آزاد آید

در رقص آید چو دل به فریاد آید

در فریادش عهد ازل یاد آید

خاقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۳

 

خاقانی را جور فلک یاد آید

گر مرغ دلش زین قفس آزاد آید

در رقص آید چو دل به فریاد آید

وز فریادش عهد ازل یاد آید

خاقانی
 

مجد همگر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲

 

حبذا نزهت بادی که ز بغداد آید

خاصه کز مسکن آن حور پریزاد آید

بر ره باد ز شب تا به سحر منتظرم

تا که از جانب بغداد دگر باد آید

ای خوشا وقت سحر کز نفس باد صبا

[...]

مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۰

 

دلم از نکهت بادی که ز بغداد آید

گرچه در آتش غم سوخته شد شاد آید

بر ره باد ز شب تا به سحر منتظرم

تا کی از جانب بغداد دگر باد آید

راست چون چنگ که در صبح خورد باد بدو

[...]

مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۰

 

شبها که دلم بی تو به فریاد آید

وز روز وداع تو مرا یاد آید

گر راه دهم ز دیده صد دجله خون

از خاک سپاهان سوی بغداد آید

مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۱

 

هر باد که از جانب بغداد آید

زو خرمن صبرم همه بر باد آید

از بوی تو صحبت توام یاد آید

وز آرزویت دلم به فریاد آید

مجد همگر
 

همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۴۸

 

زان عهد قدیم چون مرا یاد آید

لذات جهان سر به سرم باد آید

در انجمنی اگر حدیث تو رود

از سینه دل خسته به فریاد آید

همام تبریزی
 

امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰

 

گر به عمری ز من دلشده‌ات یاد آید

جان محنت زده از بند غم آزاد آید

دی صبا بوی تو آورد و به جان زد آتش

ترسم این شعله زیادت شود ار باد آید

روزها رفت و دلت بر من غمدیده نسوخت

[...]

امیر شاهی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۴۷

 

ما را ز حسین تشنه چون یاد آید

از هر بن مو هزار فریاد آید

آیا فلک این تحملش بود کزو

بر آل علی اینهمه بیداد آید

اهلی شیرازی
 

شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۱

 

ترسم آن سرور خوبان ستمش یاد آید

تاج بر سر نهد و بر سر بیداد آید

سوزد از آتش دل خار و خس راه ترا

عاشق از جانب کوی تو به فریاد آید

گرچه دل رفت به کوی تو و بس غمگین بود

[...]

شاهدی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۰

 

من دیوانه را ارواح مجنون چون به یاد آید

غبارآلود از دامان صحرا گردباد آید

نگردد سد راه مغفرت بر آدمی عصیان

ترحم خواجه را بر بندگان خانه زاد آید

به بزم اهل دنیا نیست کاری حق شناسان را

[...]

سیدای نسفی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۷

 

شمر از دست حسین تو بفریاد آید

دجله خشک از طمعش در صف بغداد آید

آنچه بربنده از آن حرص خدا داد آید

چون بیاد آرم چنگیز مرا یاد آید

ادیب الممالک
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۱

 

هر زمان زلف چو زنجیر توام یاد آید

دل دیوانه‌ام از غصه به فریاد آید

کبک قد تو مگر دیده که در طرف چمن

خنده اش بر قد سرو قد شمشاد آید

ز آه من روی تو افروخته گردد آری

[...]

صغیر اصفهانی