گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۲ - پاسخ خسرو شیرین را

 

گلت چون با شکر هم‌خواب گردد

طبرزد را دهان پر آب گردد

نظامی
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۸ - در کشف اسرار و توحید کل گوید

 

حقیقت آب سوی آب گردد

عیان در سوی او غرقاب گردد

عطار
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۰

 

از بهر دُر وصلت چشمم در آب گردد

وز آرزوی لعلت دل خون ناب گردد

حسنت چو برفروزد رخساره همچو آتش

جان‌ها چو عود سوزد، دلها کباب گردد

ترسم ز خط سبزت سر برزند سیاهی

[...]

ناصر بخارایی
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۱۲

 

چند از لب تو جانها مست شراب گردد

وز آن نگاه گرمت دلها کباب گردد

تا گشته عقد رویت با آینه مقابل

کز تابش جمالت آئینه آب گردد

مخرام سوی بستان منمای رخ بگلشن

[...]

نورعلیشاه
 

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۱۱۷

 

دگر شب شد که دل بی تاب گردد

دو چشمم نا امید از خواب گردد

عجب باریست بر دوش تو فایز

که بر کشتی نهی غرقاب گردد

فایز