خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵
در پیش رخ تو ماه را تاب کجاست
عشاق تو را به دیده در خواب کجاست
خورشید ز غیرتت چنین میگوید
کز آتش تو بسوختم آب کجاست
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۳
ساقیا ساغر شراب کجاست
وقت صبحست آفتاب کجاست
خستگی غالبست مرهم کو
تشنگی بیحدست آب کجاست
دُرد نوشان درد را بصبوح
[...]
شمس مغربی » غزلیات » شمارهٔ ۲۱
مهر سر گشته کافتاب کجاست
آب هر سودان که آب کجاست
خواب دوشم ز دیده ام پرسید
کاین جهان را مگو که خواب کجاست
مست پرسان که مست را دیدی
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵۱
کباب شد دلم از بویش این شراب کجاست؟
شکست در جگرم شیشه این گلاب کجاست؟
نه شب شناسد و نه روز ابر، حیرانم
که چشم روزن من محو آفتاب کجاست؟
عنان گسسته ز صحرا و دشت می گذرد
[...]
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶
خمار گشت مرا ساقیا شراب کجاست
نکرد چارهٔ این درد دُرد ناب کجاست
شکیب و صبر مفرما نماند صبر و شکیب
مزن زتاب و توان دم توان و تاب کجاست
چو نام او شنوم دل در اضطراب آید
[...]
حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۳۱
ای ساقی عاشقان، می ناب کجاست؟
ای خضره ره سوختگان، آب کجاست؟
عمریست که بی تو تشنهٔ خون خودم
آن خنجر مژگان سیه تاب کجاست؟
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۲۳
ساقیا جرعه شراب کجاست
مطربا نغمه رباب کجاست
نغمه کآردم ز مستی باز
جرعه کان کند خراب کجاست
شیشه جام خالی از می چند
[...]
حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳
دل ز محنت شده خون جام می ناب کجاست
جان شد از دست برون نغمه مضراب کجاست
سوزد از آتش عشق تو دلم شمع صفت
نی چگویم که چو شمعم بدرون آب کجاست
خواهمت شرح دهم شمهٔ از خون جگر
[...]