گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۵۳

 

زهی نگاه تو با فتنه گرم همدوشی

به دور خط تو خورشید در سیه پوشی

ز قرب زلف دل آشفته بود، غافل ازین

که در دو روز کشد کار خط به سرگوشی

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۵۴

 

ز چهره تو چو خوشید نور می بارد

اگر تو در دل شبها ستاره بار شوی

به اعتبار جهان التفات اگر نکنی

به دیده همه کس ز اهل اعتبار شوی

اگر ز نعمت الوان به خون شوی قانع

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۵۵

 

غافل ز سیر عالم انوار مانده ای

در عقده بزرگی دستار مانده ای

گم کرده ای چو شعله ره بازگشت خویش

در زیر دست و پای خس و خار مانده ای

شبنم به آفتاب رسانید خویش را

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۵۶

 

در گریه چشم افشک فشان را ندیده ای

فصل بهار لاله ستان را ندیده ای

ای عندلیب این همه تعریف گل مکن

تو حسن نیمرنگ خزان را ندیده ای

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۵۷

 

آسوده ای که لطف نمایان ندیده ای

آن سینه را ز چاک گریبان ندیده ای

از شوخی نگاه در آن چشم غافلی

در قطره چار موجه طوفان ندیده ای

از شست غمزه ناوک مشکین نخورده ای

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۵۸

 

زهاد را به حلقه رندان چه می بری؟

این خار خشک را به گلستان چه می بری

جنت به چشم مرده دلان نخل ماتمی است

زهاد را به سیر گلستان چه می بری؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۵۹

 

ای فتنه از سپاه تو تیری ز ترکشی

از خنده تو شور قیامت نمکچشی

میدان بی قراری ما را کنار نیست

دل یک سپندو عشق تو دریای آتشی

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۶۰

 

صبر مرا حواله به سیماب می کنی

دلداری سفینه به گرداب می کنی

ما همچو داغ لاله سیه روزگار و تو

سیر سمن فشانی مهتاب می کنی

بیدار می کنند به آواز بوسه ات

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۶۳

 

باز رنگت شکسته است امروز

تا کجا رنگ عشق ریخته ای

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۶۴

 

تا چو سرزلف صد شکست نیابی

دامن معشوق را به دست نیابی

تا ندهی خویش را تمام به علمی

بعضی ازان را چنان که هست نیابی

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۶۵

 

نهشت شرم رخ از گوشه نقاب نمایی

نشد که گوشه کاری به آفتاب نمایی

هوا چو ابر شود شیشه را به جلوه درآور

مباد دختر رز را به آفتاب نمایی

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۶۶

 

بهار می گذرد، سیر گلستانی کن

به آشیان چه فرو رفته ای، فغانی کن

مباد خیره شود آرزوی خام طمع

به وقت خواب گل بوسه را نشانی کن!

ترا به خلق، تماشاییان شناخته اند

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۶۷

 

به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن

اگر ز سوختگانی صدا بلند مکن

مباد ز هر ندامت گزد زبان ترا

به تلخکامی عشاق نوشخند مکن

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۶۸

 

یکی هزار شد از عشق ناتمامی من

ز آفتاب قیامت فزود خامی من

کمال چون مه نو بوته گدازم شد

به از تمامی من بود ناتمامی من

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۶۹

 

ختم است بر خرام تو راه نظر زدن

چون آه صبحگاه به قلب جگر زدن

در خامشی گریز ز گفتار، زان که هست

آن گل به جیب ریختن، این گل به سر زدن

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۷۰

 

اول علاج ما به نگاه کشند کن

آنگاه غیر را هدف نوشخند کن

از صد یکی به سوز نهانی نمی رسد

ای کمتر از سپند، صدایی بلند کن

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۷۱

 

خود را به عشق کم ز خودی متهم مکن

آیینه هست، بر نگه خود ستم مکن

عشق است و صد هزار غم عافیت گداز

تاب جفا نداری بر خود ستم مکن

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۷۲

 

تیغ دو دم بود لب خندان به چشم من

شاخ گل است زخم نمایان به چشم من

گشته است از نظاره آن سرو جامه زیب

سوهان روح، سرو گلستان به چشم من

صبح دگر شود ز پی خواب غفلتم

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۷۳

 

هر نغمه طرازی نرباید دل مستان

از ناله نی وجد کند محمل مستان

از طاق فرود آید و در پای خم افتد

خشتی که سرانجام کنند از گل مستان

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۷۴

 

ز لباس تن برون آ به گه نیاز کردن

که به جامه های صورت نتوان نماز کردن

قد همچو تیر خود را به سجود حق کمان کن

که به این کلید بتوان در خلد باز کردن

صائب تبریزی
 
 
۱
۴۸۴
۴۸۵
۴۸۶
۴۸۷
۴۸۸
۷۷۰