گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست

عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

خواهم اندر عقبش رفت به یاران عزیز

شخصم ار باز نیاید، خبرم باز آید

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

صلای باده زد پیر خرابات

بیا ساقی که فی التأخیر آفات

سلوک راه عشق از خود رهائی است

نه قطع منزل و طی مقامات

جهان مرآت حسن شاهد ما است

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

طاعت ناقص من موجب غفران نشود

راضیم گر مدد علت عصیان نشود

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم

 

هر دم زجهان عشق سنگی

بر شیشه ی نام و ننگم آید

چون اندیشم زهستی ی تو

از هستی خویش ننگم آید

شادم که داد وعده به فردای محشرم

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم

 

شنیده ام که در این طارم زراندود است

خطی که عاقبت کار جمله محمود است

زتاب قهر میندیش و ناامید مباش

که زیر سایه ی جود است هر چه موجود است

مرا زحال قیامت شد این قدر معلوم

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم

 

شاها به دیده ای که دلم را خدای داد

در دیده ی تو معنی نیکو بدیده ام

چون کردگار ذات شریفت بیافرید

گفت ای کس که برد و جهانت گزیده ام

راضی نیم به آن که به غیری نظر کنی

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم

 

ای دل چو آشنای غمی ترک او مکن

هر روز با کسی نتوان آشنا شدن

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم

 

مجلس عیش است کوته کن فغانی درد دل

این حرارت جای دیگر کن که ما خود آتشیم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم

 

هر چه باداباد حرفی چند میگویم به او

کار خود در عاشقی این بار یکسر میکنم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم

 

داده ام جان که بدست آمده دامان غمش

نوبت تو است دلا جان تو و جان غمش

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت اول

 

ما را هنوز حوصله ی لطف یار نیست

آن به که ناله در دل او کم اثر کند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت اول

 

خو کرده ای به وعده خلافی ز بس که من

از دیدنت ز وعده فراموش کرده ام

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

مال گرد آر در نشیمن خاک

تا در این کهنه خاکدان باشی

گر بمیری و دشمنان بخورند

به که محتاج دوستان باشی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

در ازل خاک وجود هر کس چون بیختند

حصه‌ی ما بی‌کسان با درد و غم آمیختند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

بیچاره دلم چو محرم راز نیافت

واندر قفس جهان هم آواز نیافت

در زلف سیاه ماهرویی گم شد

تاریک شبی بود، کسش باز نیافت

با هر که نشستی و نشد جمع دلت

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

در صحبت دوست جان نگنجد

شادی و غم جهان نگنجد

ما خانه خراب گشتگان را

در دل غم خانمان نگنجد

ای خواجه تو مرد خود فروشی

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

رفت دل از پی دلدار و مپرسید از من

که دگر ما و ترا وعده‌ی دیدار کجاست؟

ای خوش آن طالب دیدار که در راه طلب

شوق در گوش دلش گفت که دلدار کجاست

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

شادمان گشتم که یک دم شد سبک از یاد عشق

گر کسی ناگاه آهی از دل محزون کشد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

هر چند وقت کشته شدن دست و پا زدم

یک بار دامن تو نیابد به چنگ من

شیخ بهایی
 
 
۱
۳۶۲
۳۶۳
۳۶۴
۳۶۵
۳۶۶
۷۷۰