گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳ - افضل کاشی نَوَّر اللّه مَرقده

 

گر عرض دهد سپهر اعلی

فضل فضلا و فضل افضل

از هر ملکی به جای تسبیح

آواز آید که افضل افضل

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳ - افضل کاشی نَوَّر اللّه مَرقده

 

ای آنکه خلاصهٔ چهار ارکانی

بشنو سخنی ز عالم روحانی

دیوی و ددی و ملکی انسانی

در تست هر آنچه غالب آیی آنی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۳ - افضل کاشی نَوَّر اللّه مَرقده

 

بر هرکه حسد بری امیرِتو شود

وز هر که فرو خوری اسیرِ تو شود

تا بتوانی تو دستگیری می‌کن

کان دستِ گرفته دستگیرِ تو شود

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴ - ابوالقاسم فندرسکی قُدِّسَ سِرُّهُ

 

چرخ با این اختران نغز و خوش زیباستی

صورتی در زیر دارد هرچه بر بالاستی

صورت زیرین اگر با نردبان معرفت

بر رود بالا همان با اصل خود یکتاستی

این سخن را درنیابد هیچ فهم ظاهری

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۶ - ابن یمین فریومدی خراسانی

 

آشنایی خلق درد سر است

منقطع باش تا ندانندت

به در کس مرو ز بهرِ طمع

تا ز در همچو سگ نرانندت

گر شوی گوشه گیر چون ابرو

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۶ - ابن یمین فریومدی خراسانی

 

اگر دو گاو به دست آوری و مزرعه‌ای

یکی امیر و یکی را وزیر نام کنی

بدان قدر چو کفاف معاش تو نشود

روی و نان جوی از یهود وام کنی

هزار بار از آن بِه که از پی خدمت

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۶ - ابن یمین فریومدی خراسانی

 

دو قرص نان اگر از گندم است وگر از جو

دو تای جامه اگر کهنه است وگر از نو

چهار گوشهٔ دیوار خود به خاطرِ جمع

که کس نگوید از این جای خیز و آنجا رو

هزار مرتبه بهتر به نزد ابن یمین

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۶ - ابن یمین فریومدی خراسانی

 

زدم از کتم عدم خیمه به صحرایِ وجود

از جمادی به نباتی سفری کردم و رفت

بعد از آنم کشش نفس به حیوانی برد

چون رسیدم به وی از وی گذری کردم و رفت

بعد از آن در صدفِ سینهٔ انسان به صفا

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۷ - اثیر اخسیکتی

 

آن را که چار بالش عزت میسر است

گو پنج نوبه زن که شهِ هفت کشور است

بر شطِّ حادثات برون آید از لباس

کاول برهنگی است که شرط شناور است

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۷ - اثیر اخسیکتی

 

چهار چیز که اصل فراغتست و منال

نیرزد آن به چهار دگر در آخر حال

گنه به شرم ملامت، عمل به خجلتِ عزل

بقا به تلخیِ مرگ و طمع به ذُلِّ سؤال

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۷ - اثیر اخسیکتی

 

سوزیست مرا در دل اما نه چنان سوزی

سوزی که وجود من بر باد دهد روزی

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۷ - اثیر اخسیکتی

 

از غایت حسن تو وز غیرت چشمِ خود

پیدات نمی‌یابم پنهانت نمی‌بینم

گرچه ز تو می‌گویم در گفت نمی‌آیی

ورچه به تو می‌بینم چون جانت نمی‌بینم

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۱ - انسی سیاه دانی

 

این دلقِ مرقع که مرا سرِ جنون است

پیرایهٔ عشق است نزیبد همه کس را

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۲ - اسد کاشی

 

منصور وقت خود منم بهر هلاکم دار کو

بانگ هوالحق می‌زنم دیار کو دیار کو

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۲ - اسد کاشی

 

ای آنکه تویی محرم راز همه کس

شرمندهٔ ناز تو نیاز همه کس

چون دشمن و دوست مظهر ذات تواند

از بهرِ تو می‌کشیم نازِ همه کس

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۳ - امری شیرازی

 

نقص اگر دید ابوجهل نبود آن ز نبی

عکس خود بود که در آینهٔ احمد دید

کاملان بهر محیط‌اند و سگان جهالند

کی شود بحر محیط از دهن کلب پلید

رضاقلی خان هدایت
 
 
۱
۲
۳
۲۴