خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۲۸
اند رهمه عمر من شبی وقت صبوح
آمد بر من خیال آن راحت روح
پرسید ز من که چون شدی ای مجروح
گفتم که ز عشق تو همین بود فتوح
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۲۹
گفتم چو دلم با تو قرین خواهدبود
مستوجب شکر و آفرین خواهد بود
بالله که گمان نبردم ای جان جهان
کامید مرا فذلک این خواهد بود
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۳۰
جز عشق تو بر فلک دلم شاه مباد
وز راز من و تو خلق آگاه مباد
کوته نشود عشق توام زین دل ریش
دستم ز سر زلف تو کوتاه مباد
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۳۱
ز اول که مرا عشق نگارم بر بود
همسایه به شب زناله من نغنود
کم گشت کنون ناله که عشقم بفزود
آتش چو همه گرفت کم گردد دود
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۳۲
مردی که براه عشق جان فرساید
آن به که بدون یار خود نگراید
عاشق بره عشق چنان میباید
کز دوزخ و از بهشت یادش ناید
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۳۳
جوینده تو همچو تو فردی باید
آزاد ز هر علت و دردی باید
زان می نرسد بوصل تو هیچکسی
کاندر خور غمهای تو مردی باید
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۳۴
یکبار بکوی ما گذر باید کرد
در صنع لطیف ما نظر باید کرد
گر گل خواهی بجان خطر باید کرد
دل را زوصال باخبر باید کرد
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۳۵
بامات همی نهفته رازی باید
وزمات همی بخود نیازی باید
الحق تو نکو مرغی ای زاغ سیاه
کت جفت همی سپید بازی باید
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۳۶
شبهای فراق تو کمانکش باشد
صبح از بر او چو تیر آرش باشد
وآن شب که مرا با تو بتا خوش باشد
گوئی شب را قدم بر آتش باشد
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۳۷
رو گرد سراپرده اسرار مگرد
کوشش چه کنی که نیستی مرد نبرد
مردی باید زهر دو عالم شده فرد
کو جرعه درد دوستان داند خورد
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۳۸
در عشق تو، گبر ناب من دانم بود
دل سوخته، جان کباب من دانم بود
در آتش تیز و آب من دانم بود
روز و شب در عذاب من دانم بود
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۳۹
آن دل که تودیدی همه دیگر گون شد
و آن حوض پر آب ماهمه پر خون شد
و آن باغ پر از نعمت چون وارون شد
وآن آب روان ز باغ ما بیرون شد
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۴۰
این دیده من همه جمالت خواهد
طبع دل من بوی وصالت خواهد
بخشای بر آنکسی که اندر شب و روز
در خواب برآرزو خیالت خواهد
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۴۱
آنکس که ببندگی قرارش باشد
با نیک و بد خلق چکارش باشد
گر بنده ئی اختیار دربانی کن
آن خواجه بود که اختیارش باشد
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۴۲
از بی ادبی کسی به جائی نرسید
دریست ادب بهر گدائی نرسید
سر رشته ملک پادشاهی ادبست
تاجی است که جز بپادشائی نرسید
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۴۳
اندر ره فقر دیده نادیده کنند
هر چه ز حدیث اوست نشنیده کنند
خاک ره اوباش که شاهان جهان
خاک قدمش چو سرمه در دیده کنند
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۴۴
با صنع تو هر مورچه رازی دارد
با شوق تو هر سوخته رازی دارد
ای خالق ذوالجلال نومید مکن
آنرا که بدرگهت نیازی دارد
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۴۵
روزی که سر از پرده برون خواهی کرد
دانم که زمانه را زبون خواهی کرد
گر زیب و جمال از این فزون خواهی کرد
یارب چه جگرهاست که خون خواهی کرد
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۴۶
بر همت من زمانه را ناز نماند
بر دیده من سپهر را راز نماند
در پیکر طبل باز آواز نماند
پرواز مکن که جای پرواز نماند
خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۴۷
در باغ جمال تو دری بگشادند
تا خلق ز تو در طمعی افتادند
بس جان عزیزان که بغارت دادند
واندر سر کوی تو قدم ننهادند