گنجور

 
۱
۲
۳
۴۰۰
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹۶

 

چه چیزست آن رونده تیرک خرد؟

چه چیزست آن پلالک تیغ بران؟

یکی اندر دهان حق زبانست

یکی اندر دهان مرگ دندان

۲ بیت
رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰۷

 

رفیقا، چند گویی: کو نشاطت؟

بنگریزد کس از گرم آفروشه

مرا امروز توبه سود دارد

چنان چون دردمندان را شنوشه

۲ بیت
رودکی
 

دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۳

 

من این جا دیر ماندم، خوار گشتم

عزیز از ماندن دایم شود خوار

چو آب اندر شَمَر بسیار ماند

زُهومت گیرد از آرام بسیار

۲ بیت
دقیقی
 

دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۷

 

تو آن ابری که ناساید شب و روز

ز باریدن چنانچون از کمان تیر

نباری بر کف دلخواه جز زر

چنانچون بر سر بدخواه جز بیر

۲ بیت
دقیقی
 

دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۹

 

نگه کن آب و یخ در آبگینه

فروزان هر سه همچون شمع روشن

گدازیده یکی دو تا فسرده

بیک لون این سه گوهر بین ملون

۲ بیت
دقیقی
 

دقیقی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۷

 

دریغا میر بونصرا دریغا

که بس شادی ندیدی از جوانی

ولیکن راد مردان جهاندار

چو گل باشند کوته زندگانی

۲ بیت
دقیقی
 

کسایی » دیوان اشعار » می و ماه و مریخ

 

به جام اندر تو پنداری روان است

و لیکن گر روان دانی روانی

به ماهی ماند ، آبستن به مریخ

بزاید ، چون فراز لب رسانی

۲ بیت
کسایی
 

کسایی » دیوان اشعار » بخشندگی ممدوح

 

کفت گویی که کان گوهرستی

کزو دایم کنی گوهر فشانی

چو جانت از جود و رادی کرد یزدان

تو بیجان زنده بودن کی توانی ؟

۲ بیت
کسایی
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۷

 

غزل رودکی وار نیکو بود

غزلهای من رودکی وار نیست

اگر چه بکوشم بباریک وهم

بدین پرده اندر مرا بار نیست

۲ بیت
عنصری
 

عنصری » قطعات و ابیات پراکندهٔ قصاید » شمارهٔ ۱۰۵

 

تو آن شاهی که اندر شرق و در غرب

جهود و گبر و ترسا و مسلمان

همی گویند در تسبیح و تهلیل

که یا رب عاقبت محمود گردان

۲ بیت
عنصری
 

ابوسعید ابوالخیر » ابیات پراکندهٔ نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » تکه ۶

 

نسیما جانب بستان گذر کن

بگو آن نازنین شمشاد ما را

به تشریف قدوم خود زمانی

مشرف کن خراب آباد ما را

۲ بیت
ابوسعید ابوالخیر
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۳ - از قطعات

 

کوس تو اندر خوردنی، هر روزگار اندر منه

باد برگست و قفا سفت و سیل و عصا؟

۱ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۵ - خد و لب و دندان معشوق

 

بخد و آن لب و دندانش بنگر

که همواره مرا دارند در تاب

یکی همچون پری در اوج خورشید

یکی چون شایورد از گرد مهتاب

۲ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۱۱ - قطعه

 

آمد آن رگ‌زن مسیح‌پرست

شست الماسگون گرفته به دست

کرسی افکند و برنشست بر او

بازوی خواجه عمید ببست

شست چون دید گفت عز و علا

[...]

۴ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۱۴ - غمزه یار

 

ز بس خونها که می ریزی به غمزه

شمار کشتگان ناید به یادت

گر از خون ریختن شرمت نیاید

ز رنج غمزه باری شرم بادت

۲ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۱۹ - از قطعات

 

جوان شد حکیم ما، جوانمرد و دل فراخ

یکی پیرزن خرید، بیکمشت سیم ماخ

۱ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۲۲ - قطعه در پند و اندرز

 

چرا نه مردم عاقل چنان بود که بعمر

چو درد سر کندش مردمان دژم گردند

چنان چه باید بودن که گر سرش ببری

بسر بریدن او دوستان خرم گردند

۲ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۳۳ - از قطعه ای

 

الا تا زمی از کوه پدید است و ره از سد

به کوه اندر زر است و به ره بر شخ و راود

۱ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۴۵ - از قطعه هجائیه

 

گر خنچه کند (عذرا) بر بامچه لم

بس تیز دهد خازنه اش از ره کس طر

۱ بیت
عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۵۲ - از قطعه ای

 

همان که بودی ازین پیش شاد گونه من

کنون شدست دواج تو ای بدولی فاش

۱ بیت
عسجدی
 
 
۱
۲
۳
۴۰۰
 
تعداد کل نتایج: ۸۰۰۰