قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۵ - در ستایش مرحوم میرزا تقی خان فرماید
رونده رخش من ای از نژاد باد شمال
ز صلب صاعقه و پشت برق و بطن خیال
دم تو سلسلهٔ گردن صبا و دبور
سم تو مردمک دیدهٔ جنوب و شمال
دریده حملهٔ تو باد عاد را ناموس
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۶ - در مدح جناب حاجی آقاسی
دیشب به شکل جام نمود از افق هلال
یعنی به جام باده ز جان دورکن ملال
دوشینه ماه روزه به پا موزه درکشید
وز شهر شد برون و بزد کوس ارتحال
وامد مه مکرم باکوس و باعلم
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۷ - تتمهٔ قصیده
ای با خطاب مهر تو هر ذرهیی سپهر
ای با عتاب قهر تو هر ممکنی محال
حالی بدان رسیده که از حرص مدح تو
بر من ز لفظ و معنی تنگ اوفتد مجال
یکسو ز بس هجوم مضامین دلفریب
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۸ - در مدح امیرالمومنین علی بن بیطالب صلواة لله علیه
مبال اگرت فزاید زمانه مال و منال
وگرت نیز بکاهد منال و مال منال
مبال گبر و یهودست این سرای عفن
به خود چو کرم به راز اندرین مبال مبال
نه آخرت چنگال فنا بدرد چرم
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱۹ - در ستایش جناب حاجی آقاسی رحمه الله
هر وجودی را به وهم اندر توان جستن همال
جز وجود مهتری کاو را همالستی محال
روی دین پشت هدی غیث کرم غوث امم
چرخ فر قطب ظفر اصل هنر فصل کمال
قهرمان ملک و ملت حاجی آقاسی که هست
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۰ - در ستایش امیرالامراء العظام حسین خان نظامالدوله
آمد چه خلعت؟ از کجا؟ از دکه شاه عجم
کی؟ صبحدم از بهر که؟ از بهر میر ملک جم
این کرده چه خدمت؟ کجا؟ هم در سفر هم در حضر
ازکی؟ ز عهدکودکی طوبی لارباب الهمم
آن داده چه خلعت؟ چرا پاداش خدمتهای وی
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۱ - در ستایش ولیعهد رضوانمهد، عباس شاه غازی طاب الله ثراه و وزیر بوزرجمهر تدبیر قایممقام
از تقویت رای دو سالار معظم
امروز همه روی زمینست منظم
آن آصف آصفحسب و صدر جمآیین
این مهدی مهدینسب و میر خضر دم
آن آصف و بر خواری عفریت مهیا
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۲ - در ستایش ولیعهد رضوان مهد عباس شاه غازی طابالله ثراه گوید
الحمد خدا راکه ولیعهد معظم
باز آمد و شد زامدنش ملک منظم
بازآمد و بگرفت همه ملک خراسان
وز یاری یزدان شدش آن ملک مسلم
امسال به فیروزی و اقبال خداداد
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۳ - در مدح صدر اعظم
چو شد ز اختران دوش این سبز طارم
درآگین چو اورنگ فیروزهٔ جم
کنار افق از شفق گشت رنگین
چو پهلوی سهراب از تیغ رستم
کواکب پس هم فروزان ز مشرق
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۴ - در ستایش مرزا ابوالقاسم قایممقام رحمهلله فرماید
شاعری امروز مر مراست مسلم
از شرف مدحت اتابگ اعظم
حضرت قایم مقام صدر قدر قدر
احمد عیسی خصال میر خضر دم
آنکه به رای رزین مربیگردون
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۵ - در ستایش پادشاه رضوان ارامگاه محمد شاه غازی طابالله ثراه گوید
عید آمد و عیش آمد و شد روزه و شد غم
زین آمد و شد جان و دلی دارم خرم
ماه رمضانگرچه مهی بود مبارک
شوال نکوتر که مهی هست مکرّم
الحمدکه آن واعظک امروز بهکنجی
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۶ - در ستایش جناب جلالت مآب صدراعظم گوید
ای بت سیمین بناگوش ای به تن چون سیم خام
ای دو زنگی طرهات را عنبر و ریحان غلام
مه نمایی ازگریبان سرو پوشی در حریر
گلگذاری زیر سنبل نور بندی در ظلام
پستهٔ خندان تو چون تُنگ شکر دلفریب
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۷ - در ستایش از اهل پارس و ستایش بعضی از آنها
ای رخش رهنورد من ای اسب تیزگام
تا چند بند آخوری آخر برون خرام
کاه خسان چه میخوری ای رخش رهنورد
بار خران چه میبری ای اسب تیزگام
هرگز نبوده آب تو از منهل خسان
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۸ - در ستایش شاهزادهٔ رضوان و ساده فریدون میرزا گوید
بامدادان کآفتاب خاوری سر زد ز بام
ماهرویم بام را از عکس گیسو کرد شام
گه رخش دیدم به زیر زلف و گفتم این دمست
کآفتاب عالمآرا برکشد تیغ از نیام
گه پریشان دیدمش زلفین و گفتم این زمان
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۹ - مطلع ثانی
حبذا زین جشن فرخ مرحبا زین عید عام
کاندرو شادی حلالست اندرو اندوه حرام
لوحش الله جان به وجد آید همی زین جشن خاص
بارکالله دل بهرقص آید همی زین عید عام
مقدم این جشن فرّخ باد یارب بر امم
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۰ - در مطایبه فرماید
پگاه بام چو برشد غریو کوس از بام
شدم به جانب حمام با شتاب تمام
پس از ورود به حمام عرصهای دیدم
وسیعتر ز بیابان نجد و وادی شام
نعوذ بالله حمام نه بیابانی
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۱ - در ستایش جناب حاج میرزا آقاسی رحمه الله
بود مبارک هر عید خاصه عید صیام
به غوث ملت اسلام تا به روز قیام
خجسته خواجهٔ ایام حاجی آقاسی
که مبتدای وجودست و مقتدای انام
محققی که ضمیرش به حزم پیش نگر
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۲ - مطلع ثانی
به گاه بام که خورشید چرخ آینه فام
زدود زاینهٔ روزگار زنگ ظلام
درآمد از درم آن گلعذار وز رخ و زلف
نهفته طلعت خورشید را به ظلمت شام
نهاده سلسله بر دوش کاین مرا طره
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۳ - در ستایش پادشاه اسلام پناه ناصرالدین شاه غازی
پی نظاره فرّخ هلال عید صیام
شدیم دوش من و ماه من بهگوشهٔ بام
فراز بام فرازنده قد موزونش
درخت طوبی گفتی به سدره کرده مقام
چو نور ماه که تابد ز پشت ابر سفید
[...]
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۳۴ - در ستایش مرحوم میرزا تقی خان رحمهالله گوید
پی نظارهٔ فرخ هلال عید صیام
هلال ابروی من دوش رفت بر لب بام
چو دید مه دو سرانگشت بر دو چشم نهاد
بدان نمط که دو فندق نهی به دو بادام
به من ز گوشهٔ ابرو هلال را بنمود
[...]