گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۰۶ - الیقین

 

هر چیز که او گفت چنان است همه

آن است همه دگر گمان است همه

این قدر یقین بدان که هر سود که هست

گر نیست سزای او زیان است همه

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۰۷ - التوبه

 

ای آنک به توبه کرده ای عزم درست

اسرار نهان توبه بشناس نخست

مازار کسی را و مرنجان خود را

از تو، به کسی بد نرسد توبهٔ تست

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۰۸ - التوبه

 

طاعت زگناه بیش می باید کرد

وین توبه زمرگ پیش می باید کرد

حق جلَّ جلالُه از آن مستغنی است

این کار زبهر خویش می باید کرد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۰۹ - التوبه

 

در دل همه شرک و روی بر خاک چه سود

با جسم پلید و جامهٔ پاک چه سود

زهر است گناه و توبه تریاک وی است

چون زهر به جان رسید تریاک چه سود

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۱۰ - التوبه

 

در بندگیش ناخلفی می کردی

زان بر در دشمنان او می گردی

با این همه اینک دَرِ صلحش باز است

گر توبه کنی بندهٔ خاصش گردی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۱۱ - التوبه

 

آباد خرابات زمی خوردن ماست

خون دو هزار توبه در گردن ماست

زان می کنم این توبه و زان می شکنم

کارایش رحمت از گنه کردن ماست

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۱۲ - التوبه

 

گر تو به سر راه خرد وانرسی

در درد بمیری به مداوا نرسی

هر شب گویی که توبه فردا بکنم

توبه که کند گر تو به فردا نَرسی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۱۳ - الصّوم

 

با دیده درآی و صنع ربّانی بین

و آسایش شیخ اوحد کرمانی بین

تو طالب آب و نانی، ای بیچاره

یک روز به روزه باش و سلطانی بین

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۱۴ - الحج

 

در راه خدا دو کعبه آمد حاصل

یک کعبهٔ صورتی و یک کعبهٔ دل

تا بتوانی زیارت دلها کن

کافزون زهزار کعبه آید یک دل

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۱۵ - الحج

 

احرام درش گیر و دلا فرمان کن

واندر عرفات نیستی جولان کن

خواهی که تو را کعبه کند استقبال

مایی و منی را به منا قربان کن

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۱۶ - الحج

 

تا روی توم قبله شد ای جان و جهان

از قبله خبر ندارم، از کعبه نشان

بی روی تو رو به کعبه کردن نتوان

کان کعبهٔ صورت است و این قبلهٔ جان

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۱۷ - الحج

 

در راهش اگر به نیکنامی برسی

در بند زبان تا تو به کامی برسی

لبیک زاحرامگه صدق بزن

کن سعی خود آنگه به مقامی برسی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۱۸ - الحج

 

گر عُجب زموقف دلت دور شود

حج تو و عمرهٔ تو مبرور شود

یک وقفه طواف کعبهٔ امرش کن

تا سعی تو در طواف مشکور شود

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۱۹ - الحج

 

مرهم طلبی به گرد دلریشان گرد

با محتشمی به گرد درویشان گرد

کعبه به حقیقت دل درویشان است

حَجّت باید، گردِ دل ایشان گرد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۲۰ - طلب الآخرة

 

تا وسوسهٔ عشق مهیّا نشود

بی صدق و صفا عیش مهنّا نشود

دنیا ندهی زدست و دین می طلبی

این هر دو به یک جای مهیّا نشود

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۲۱ - طلب الآخرة

 

فرزانهٔ سروران جهان بگزیند

در عالم تن بقای جان بگزیند

غافل عیشی که حاصلش یک نفس است

بر لذّت عیش جاودان بگزیند

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۲۲ - طلب الآخرة

 

چون از شدگان یکی نمی آید باز

خیز ای شدنی تو نیز رفتن را ساز

چیزی که حقیقت است مشناس مجاز

بی توشه مرو دلا که راهی است دراز

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۲۳ - طلب الآخرة

 

زان پیش که گویند که جا واپرداز

جا واپرداز و توشهٔ راه بساز

چون می دانی که خانه پرداختنی است

چندین غم خانه چیست با خود پرداز

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۲۴ - طلب الآخرة

 

ملک طلبش بهر سلیمان ندهند

منشور غمش بهر دل و جان ندهند

دنیا طلبان زآخرت محرومند

کاین درد به طالبان درمان ندهند

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۲۵ - طلب الآخرة

 

ترسم که اگر در طلبش نشتابی

بر آتش حسرت دل خود را تابی

تا اینجایی ترک خوش آمد می کن

تا هر چه به آمده است آنجا یابی

اوحدالدین کرمانی
 
 
۱
۱۲۸۱
۱۲۸۲
۱۲۸۳
۱۲۸۴
۱۲۸۵
۶۴۵۴