گنجور

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۲

 

شب و روز بودی دو بهره به زین

ز روی بزرگی نه از روی کین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۴

 

صدم سال روزی به دریای چین

پدید آمد آن شاه ناپاک دین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۲

 

یکی نام ارمایل پاک‌دین

دگر نام گرمایل پیشبین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۲

 

همی بنگرید این بدان آن بدین

ز کردار بیداد شاه زمین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۳

 

بدو گفت ضحاک ناپاک دین

چرا بنددم از منش چیست کین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۴

 

فریدون که بودش پدر آبتین

شده تنگ بر آبتین بر زمین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۵

 

فرانک بدو گفت کای پاک دین

منم سوگواری ز ایران زمین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۶

 

تو بشناس کز مرز ایران زمین

یکی مرد بد نام او آبتین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۶

 

دلش گشت پردرد و سر پر ز کین

به ابرو ز خشم اندر آورد چین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۶

 

جز اینست آیین پیوند و کین

جهان را به چشم جوانی مبین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷

 

مهان شاه را خواندند آفرین

که ای نامور شهریار زمین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۹

 

بر آن باد پایان با آفرین

به آب اندرون غرقه کردند زین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۹

 

گران گرز برداشت از پیش زین

تو گفتی همی بر نوردد زمین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۰

 

منم پور آن نیک‌بخت آبتین

که بگرفت ضحاک ز ایران زمین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۰

 

کجا گفته بودش یکی پیشبین

که پردختگی گردد از تو زمین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۲

 

بفرمود تا برنهادند زین

بران باد پایان باریک بین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۲

 

چو این کار آن جوید آن کار این

پرآشوب گردد سراسر زمین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱

 

چو آن خواسته دید شاه زمین

بپذرفت و بر مام کرد آفرین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱

 

ز یزدان همی‌خواستند آفرین

بران تاج و تخت و کلاه و نگین

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۲

 

کسی کو بود شهریار زمین

نه بازی‌ست با او سگالید کین

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۳۶۷
sunny dark_mode