گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸ - در صفت جان و تن گوید

 

و گرنه بدان سر نداند رسید

در این ژرف دریا شود ناپدید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹ - در سبب گفتن قصه گوید

 

اگر نامهٔ رفتنم را نوید

دهند این دو پیکِ سیاه و سپید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰ - در ستایش شاه بودلف گوید

 

چنو دست زی تیغ و ترکش کشید

که یارد به نزدیک تیغش چخید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان

 

کنیزک شده شادمان زان نوید

همی بد نهان راز ، دل پرامید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان

 

چو جمشید در زابلستان رسید

به شهر اندرون روی رفتن ندید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان

 

پرستنده ای سوی در بنگرید

ز باغ اندرون چهرهٔ جم بدید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان

 

خرامید از آن سایهٔ سرو و بید

سوی باغ شد دل به بیم و امید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان

 

گهر چهره شد آینه شد نبید

که آید درو خوب و زشتی پدید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان

 

طپان ماده بفتاد و نر برپرید

بیامد همان جا که بد آرمید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳ - تزویج دختر شاه زابل با جمشید

 

به شادی و جام دمادم نبید

همی خورد تا خور به خاور رسید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۵ - در مولود پسر جمشید گوید

 

وزانجا سوی مرز چین برکشید

شنیدست هرکس کزان پس چه دید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۶ - پادشاهی شیدسب و جنگ کابل

 

به سر بر درفشان درفشی سپید

پرندش همه پیکر ماه و شید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۶ - پادشاهی شیدسب و جنگ کابل

 

تو گویی که کوهیست از شنبلید

که باد وزانش از بر آتش دمید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۶ - پادشاهی شیدسب و جنگ کابل

 

ز شم زآن سپس اثرط آمد پدید

وزین هردو شاهی به اثرط رسید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۰ - ترسانیدن گرشاسب از جادوی

 

سمندش چو آن زشت پتیاره دید

شمید و هراسید و اندر رمید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۱ - رزم پهلوان گرشاسب با اژدها و کشتن اژدها

 

برفتند و دیدند، هرکس که دید

برآن دست و تیغ آفرین گسترید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۴ - نامه ضحاک به اثرط و خواندن پهلوان گرشاسب را

 

چو نامه به نام آور اثرط رسید

زمانی به اندیشه دَم درکشید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۴ - نامه ضحاک به اثرط و خواندن پهلوان گرشاسب را

 

مرا ایزد از بهر جنگ آفرید

چه باکم که جنگ آمد اکنون پدید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۸ - نامه فرستادن گرشاسب به نزد بهو

 

فرسته شد و هرچه دید و شنید

نمود و بگفت آنچه بر وی رسید

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو

 

هم اندر بَر کُه رده برکشید

سزا جای ده پهلوان برگزید

اسدی توسی
 
 
۱
۶۸
۶۹
۷۰
۷۱
۷۲
۳۴۶
sunny dark_mode