×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱
کسی کاو بود در جهان پیش گاه
برو بگذرد سال و خورشید و ماه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱
وگر تیز گردد گشادست راه
تهمتن هم ایدر بود با سپاه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱
کمر بست و بنهاد سر سوی شاه
بزرگان برفتند با او به راه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱
پذیره شدندش سران سپاه
سری کاو کشد پهلوانی کلاه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۲
برون آمد از پیش کاووس شاه
شده تیره بر چشم او هور و ماه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۳
به طوس و به گودرز فرمود شاه
کشیدن سپه سر نهادن به راه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۳
ز هر بد به زال و به رستم پناه
که پشت سپاهند و زیبای گاه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۳
پرستنده زین بیشتر با کلاه
به چهره به کردار تابنده ماه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۳
شب آمد یکی ابر شد با سپاه
جهان کرد چون روی زنگی سیاه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۳
چو تاریک شد چشم کاووس شاه
بد آمد ز کردار او بر سپاه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۳
همه پهلوانان ایران و شاه
نه خورشید بینند روشن نه ماه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۴
چنین پاسخش داد رستم که راه
درازست و من چون شوم کینه خواه
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۵
بدین سان همی رخش ببرید راه
بتابنده روز و شبان سیاه