عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱۶ - فی فضیلة حسین رضی الله عنه
کاشکی ای من سگ هندوی او
کمترین سگ بودمی در کوی او
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة و التمثیل
صد جهان میتافت از هر سوی او
صد فلک میگشت در پهلوی او
عطار » مصیبت نامه » بخش اول » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
کی توانی دید هرگز روی او
پس چه کن لازم شواندر کوی او
عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
چون جنازه شد روان از کوی او
مرغ میزد خویشتن بر روی او
عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
جلوه میکردی بهپیش روی او
ننگرستی هیچ یوسف سوی او
عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
خانهای فرمود بر هر سوی او
کرده صورت جمله نقش روی او
عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
چون نگه میکرد از هر سوی او
میندید از شش جهت جز روی او
عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
من ندیدم در میان کوی او
بر در و دیوار الا روی او
عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
چون همه لیلی بود در کوی او
کوی لیلی نبودم جز روی او
عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل
گر بچشم من ببینی روی او
توتیا سازی ز خاک کوی او
عطار » مصیبت نامه » بخش سیزدهم » بخش ۱ - المقالة الثالثة عشره
گردهٔ هر شب برم در کوی او
تا مگر چیزی کند بر روی او
عطار » مصیبت نامه » بخش چهاردهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
زیر زلفش آفتاب روی او
کرده روشن حسن یک یک موی او
عطار » مصیبت نامه » بخش پانزدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
عسی مریم چو آمد سوی او
میندید آن گرده در پهلوی او
عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۱ - المقالة السابعة عشره
با چنین دردی ندیدم بوی او
دیگری را چون برم ره سوی او
عطار » مصیبت نامه » بخش هجدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
خون روان شد از سر واز روی او
تا زخون گل گشت خاک کوی او
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و چهارم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
سجده میبردند پیش روی او
حلقه میکردند از هر سوی او
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
چون بدید آن مرد برنا روی او
نیز دیگر ننگرست از سوی او
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هشتم » بخش ۱ - المقالة الثامنة و العشرون
جان گران ره باز یابد سوی او
تا ابد دزدیده بیند روی او
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هشتم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
من رهی دزدیده دارم سوی او
زانکه نشکیبم دمی بی روی او
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هشتم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
خواست تاعاشق ببیند روی او
رفت نازان و خرامان سوی او