گنجور

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۳ - غزل

 

سخت زارم در فراق روی تو

رحمتی کن بر من ای جان جهان

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۳ - غزل

 

گر تو جان خواهی روان بخشم ترا

زانکه تو جانی و من زنده بجان

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۳ - غزل

 

صبر بی رویت ندارم یک نفس

طاقت هجرت ندارم یک زمان

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۳ - غزل

 

گر بگریم بر غمت بر من مخند

ور برآیم بر سر کویت مران

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۳ - غزل

 

من ز تو پر خار حسرت مانده‌ام

او ز من فارغ میان گلستان

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۳ - غزل

 

آخر از بهر خدا در ما نگر

تا بکی باشم ز عشقت در فغان

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۶ - بردن صبا نامۀ گل به پیش بلبل و نیاز بلبل بحضرت گل

 

گفت ای گل راست گفتی این سخن

هست گفتار تو چون در عدن

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۷ - آمدن قمری نزد بلبل و غمازی او از گل

 

کین زمان در خدمتش دیدم محن

گلستان از بوی آن مشک ختن

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۷ - آمدن قمری نزد بلبل و غمازی او از گل

 

عشق می‌بازد بر وی مرد وزن

او گشاده روی خندانت چو من

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۸ - نومیدی بلبل از گل و رفتن او از باغ به بیوفائی گل

 

گوئیا از عجز میرانم سخن

ورنه کی باشد حدیث ما محن

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۹ - غزل

 

نازها می‌کرد گل در انجمن

چاک کرده هر زمانی پیرهن

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۱۵ - شکایت گل از بلبل به پیش باد صبا و عشق او بغیر

 

چون صبا شد باز از صحن چمن

برد برگ گل از آن گل پیرهن

عطار
 

عطار » نزهت الاحباب » بخش ۲۰ - نالیدن بلبل در فراق گل

 

گردن دیو طبیعت را بزن

بیخ شهوت از زمین دل بکن

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۲۱ - در بیان عاقبت اندیشی

 

گر غنا خواهد کسی از ذوالمنن

در قناعت می‌توانش یافتن

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۴۹ - در بیان چهار چیز که از کرامات حق است

 

اولا صدق زبان‌ست در سخن

بعد از آن حفظ امانت فهم کن

عطار
 

عطار » پندنامه » بخش ۵۰ - در چار خصلت که ترک کردن می‌‬باید

 

ای برادر تکیه بر دولت مکن

یاد دار از ناصح خود این سخن

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

حاضری یا رب ز زاریهای من

وارهان جانم ز دست خویشتن

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۳ - در ذات و صفات

 

قال چه بود گفتن ازدردی سخن

تامگر پیدا شود راز کهن

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۴ - برآمدن بر منبر وحدت از راه دل

 

در درون کعبه خود را محو کن

راز جانان میشنو تو بیسخن

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۵ - حکایت استاد ترک و پرده‌بازی او

 

ترک این صورت‌گری و نقش کن

چند رانم بیش ازین با تو سخن؟

عطار
 
 
۱
۲۵
۲۶
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰