گنجور

عطار » وصلت نامه » بخش ۱ - ابتدا

 

ابتدا کردم بنام کردگار

خالق هفت و شش و پنج و چهار

آن خداوندی که هستی ذات اوست

هر دو عالم مصحف آیات اوست

آن خداوندی که آدم را ز خاک

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۲ - وصلت نامه از مقالات شیخ بهلول در رموز توحید

 

انبیا را داد سر ذوق عشق

اولیا را داد درد ذوق عشق

انبیا را داد سر لامکان

اولیا را داد شور عاشقان

انبیا را داد هر دم رفعتی

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۳ - آغاز کتاب

 

عاشقا یک دم در آور سر جان

تا بیابی سر عشق کالامکان

عاشقان بینی بجان حیران شده

هر یک از نوعی دگر جویان شده

عاشقان بینی در این ره گشته غرق

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۴ - حکمت حق سبحانه وتعالی عز اسمه در بیرون آوردن آدم را از بهشت برای رموز حقیقی

 

ای برادر حکمت حق گوش دار

تا شوی از هر دو عالم مرد کار

دست لطف حق چو آدم آفرید

از برای سر عشقش پرورید

چل صباح او آن گلش تخمیر کرد

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۵ - الحکایت الرموز سئوال کردن مردی از حضرت شاه اولیا که در بهشت روز هست

 

بیامد پیش حیدر مرد دانا

که تو سر باز گو اسرار ما را

که اندر جنت المأوی بود روز

بود این شمس آنجا مجلس افروز

علی گفتش نه روز است ونه شب هم

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۶ - حکایت الوصال فی شرح البلال

 

بشنو این رمز از بلال با وفا

خواجهٔ ما و غلام مصطفی(ص)

اوفتاده بود آن دُر ثمین

در میان آن جهودان لعین

مرد دین بودو طلبکار آمده

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۷ - الحکایت الرموز داستان حکیم و مرد احول

 

بود استاد حکیمی پاکباز

دائماً با حق تعالی گفته راز

در همه عالم ورا همتا نبود

همچو او در علم یک دانا نبود

رازها با حق تعالی گفته است

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۸ - فی الوحدة و الکثرت

 

جهد کن کثرت نه بینی ای پسر

تا نگردی همچو احول کژ نظر

جهد کن کثرت نبینی ای سوار

تا نباشی همچو احول شرمسار

جهد کن کثرت نه بینی ای فقیر

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۹ - رجوع به قصه

 

آن حکیم پر خرد در آینه

جمله یکتا دید او معاینه

آن حکیم پر هنر را روح دان

نفس شومت احول آمد در میان

روح اندر عالم وحدت بود

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۰ - مطلب در بیان عقل و عشق

 

عقل اندر کارسازی جهان

عشق اندر بی‌نیازی جهان

عقل دائم طالب صورت بود

عشق آتش در همه صورت زند

عقل اندر نیستی هست آمده

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۱ - مطلب در تنبیه و ترغیب سالک

 

ای دل آخر یک دمی بیدار شو

یک زمان جویای وصل یار شو

ای دل آخر یک دمی بگذر ز جان

تا رسی اندر مقام لامکان

ای دل آخر یک دمی بگذر ز خود

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۲ - در وحدت

 

چون صفات او احد آمد مدام

غیر نبود جمله او دان والسلام

هرچه دیدی ذات پاک او بود

اینچنین بینی ترا نیکو بود

در همه اشیا ورا ظاهر ببین

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۳ - شرحی از حکایت سلطان محمود با شیخ لقمان سرخسی

 

بود سلطانی ورا محمود نام

هم بوقتش بود عالم بانظام

عادل بر حق بد آن سلطان دین

بت شکن در سومنات و هند و چین

عمر خود اندر غزا بگذاشته

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۴ - مطلب در صفت عشاق الهی

 

جملهٔ مردان زخود فانی شدند

در بقای حق بحق باقی شدند

نفس خود را در ریاضت داشتند

از خدای خود سعادت داشتند

یک زمان نه خواب کردند و نه خورد

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۵ - الحکایات و الرموز و پرسیدن سالکی رمز عشق را از عارفی بهلول نام

 

بود در بغداد مردی با خبر

زینجهان وزانجهان رفته بدر

از هوای نفس خود وارسته بود

او کمر در عشق یزدان بسته بود

چار تکبیری زده بر کائنات

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۶ - المقالة برهان المحققین شیخ لقمان قدس سره

 

شیخ لقمان از زمان بایزید

بود باقی تا بدور بوسعید

عمر او صد بود و هفتاد و سه سال

دائماً در قرب بود و در وصال

بوسعید پاک زو بخشش بیافت

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۷ - و منه فی المناجات

 

من ترا بینم ترا دانم ترا

خود ترا کی غیر بینم جان مرا

چون جز از تو نیست اندر دو جهان

لاجرم غیری نباشد در میان

اولین و آخرینی ای احد

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۸ - مطلب در سؤال راه عشق و ترغیب سالک

 

این چنین رفتند مردان راه دین

رهروان حق به پیش حق یقین

شیرمردان مرکب خود رانده‌اند

اندر این ره چون خسان کی مانده‌اند

مرد عشقی گر تو تن در راه کن

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۱۹ - المقالة سراج وهاج شیخ منصور حلاج قدس سره و شرح شهادت آن بزرگوار

 

بود منصور ای عجب شوریده حال

در ره تحقیق او را صد کمال

حال او حال عجب بود ای پسر

نی چو حال این خسان بی‌خبر

از رموز سر حق ره برده بود

[...]

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۲۰ - در مناجات کردن شیخ منصور قدس سره در زندان

 

گفت ای دانندهٔ کون ومکان

غیر تو کس نیست در هر دو جهان

گفت ای دارندهٔ عرش مجید

عرش و کرسی هم ز تو گشته پدید

گفت ای دارندهٔ لوح و قلم

[...]

عطار
 
 
۱
۲