گنجور

کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۲۵

 

ای بلبل خوش نغمه ز ما باد سلامت

مرغ که در سدره همین نغمه سراید

هر نام تو از آن شد خرد از ما در فطرت

کاین خرده شناسی همه از طبع نوازید

هر نقش که در پرده نهفتی زنی و چنگ

[...]

۴ بیت
کمال خجندی
 

کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۳۵

 

خواستم از صاحب مطبخ حساب

بره کان کشت و سه پایه را برد

گفت بر رسم فداکان سود تست

حشو آن همسایه بی مایه برد

پیه و کرده حاجی سقا گرفت

[...]

۴ بیت
کمال خجندی
 

کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۶۶

 

دی عزیزی بعلاالدین گفت

که ازین نکته شدستم غمناک

کانگه حافظ نبود خاک خورد

همه اعضاش چو افتد به مغاک

بنده هم یاد بگیرد قرآن

[...]

۴ بیت
کمال خجندی
 

کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۷۴

 

موریئی کان علا دین سازد

گر کشد رود باشد امر محال

چاره آن ز پیر بنایی

رفت شرمنده و بکرد سوال

پیر گفتا منت دهم تعلیم

[...]

۴ بیت
کمال خجندی
 

کمال خجندی » معمیات » شمارهٔ ۸

 

این زمان در عزیز فی الحال

تا زمان دگر چه باشد حال

حرف اول ز هر دو گیر و دو پنج

ربع دیگر دهش ز روی مثال

تا شود نام آن مهی که ندید

[...]

۴ بیت
کمال خجندی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۰

 

به حسن خلق بستان دل ز عشاق

که وجه احسن آمد حسن اخلاق

گل از روی تو گوئی نسخه گیرست

که جمعش آمد از هر گونه اوراق

دل از سودای آن ابرو عجب نیست

[...]

۴ بیت
کمال خجندی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۳۹

 

ز ابرویت به محراب نیازم

سر زلفت برد عقل نمازم

نظر کج بأختی گفتی به آن زلف

دو رخ دارد چگونه کج نبازم

سر زلفت مرا عمر دراز است

[...]

۴ بیت
کمال خجندی