×
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۵۴
بیدرد خستهای که به درمان شد آشنا
شوریده آن سری که به سامان شد آشنا
از فیض شانه یافت دل از زلف هرچه بافت
شد مفت خوشهچین چو به دهقان شد آشنا
چون بلبل از مطالعه صفحه رخت
[...]
۱۶ بیت
قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۵
از ضعف، نالهام به سراغ اثر نرفت
بیمار ماندم و به مسیحا خبر نرفت
اشکم ز باد دستی مژگان به خاک ریخت
کس را چو من ز رشته ستم بر گهر نرفت
داغم ز ناتوانی فریاد خویشتن
[...]
۱۶ بیت
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۹ - اوصاف باغ شاهزاده
بود برجی به باغ شاهزاده
که با قردش بود گردون پیاده
نه برج است این به گردون سرکشیده
عروس ملک، گردن برکشیده
فضای عالم قدس از هوایش
[...]
۱۶ بیت
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۱۹ - تعریف باغ بیگمآباد
چو آمد سوی باغ بیگمآباد
صبا در رعشه جاوید افتاد
ز بس دهشت، درین پاکیزه گلشن
نگیرد یاسمن را خار، دامن
گل آن باغ را از بس حیا بود
[...]
۱۶ بیت