گنجور

عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبه‌ها) » شمارهٔ ۷ - در راه کردستان

 

حشمت الملک آن که عنوانش

پیش من اینکه خواندمی خانش

روز از صحبتش به تنگم و شب

عاجز از قل قل قلیانش

مزه حرف بی رویه زدن

[...]

عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبه‌ها) » شمارهٔ ۸ - فلفلحلحلح

 

خواهم از راه خرابات فلفلحلحلح

طی کنم راه سماوات فلفلحلحلح

آیة الله بُوَد پیرِ من و مُرشِدِ من

فارغ از ذکرم و آیات فلفلحلحلح

هیچ بی‌یاد تو غفلت نتوانم کردن

[...]

عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبه‌ها) » شمارهٔ ۹

 

ازین سپس من و کنجی و دلبری چون حور

دگر بس است مرا صحبت هپور و چپور

تو باشی و من و من باشم و تو شیشه می

کمانچه باشد و نی تار و تنبک و تنبور

به می مصالحه کردیم چشمه کوثر

[...]

عارف قزوینی
 

عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبه‌ها) » شمارهٔ ۱۰

 

نامه من برت از کان شفا می‌آید

محترم دار که این نامه ز ما می‌آید

از سیه‌کاری من گشته گریزان از من

شکوه‌ها دارد و در پیش شما می‌آید

گر بگوید سخن بی سر و پا گوش مکن

[...]

عارف قزوینی