غزل «فلفلحلحح» همان غزلی ست که به جهت حضرت آیة الله کردستانی از بین راه که به طهران می آمدم ساخته (۱۳۴۱ ق) و از همدان در ضمن کاغذی که به ایشان نوشته بودم به سنندج فرستادم. ولی سابقه دادن به این غزل ده مرتبه زحمتش بیشتر از نوشتن آن است: با آیة الله به تماشای حوالی رفته بودیم که پیرمردی عامی و بیابانی دیدیم که خبرهای غریب میگفت، از جمله این که چهل شب در قبرستان کهنهای که روز نیز جنبنده و جاندار از آن گذر ندارد، مشغول بعضی اوراد و اذکار بوده است. خود آیة الله که منکر تاثیر منتر و طلسمات بود معلوم شد بسی از اینها دانسته و حتی در شبهای خوفناک خوانده است و بسیاری از آنها را خواند که من تنها کلمهٔ «فلفلحلحح» را به خاطر سپردم. قطب الاسلام یک ملای پیرمرد بدبخت و شریفی است که اغلب علمای کردستان که امروز هر کدام عنوانی دارند شاگرد این بدبخت بودهاند ولی امروز از کثرت پریشانی جزئی امورات زندگانیش را آیة الله اداره می کند. خود آیة الله هم بیشتر تحصیلاتش پیش قطب بوده است علت بدبختیش این است، که طبعا آزادیخواه و متجدد بوده در اول مشروطه هم تاسیس مدرسهٔ جدیدی کرده است البته یک همچو ملائی بودنش به جهت دیگران خیلی اسباب ضرر است، پس به همین جهات عموم علما او را تکفیر کرده از آن وقت هم دیگر نتوانسته است کمر راست کند. روزی در مجلس او حکایت منقلی پیش آمد که چهار پنج نفر نتوانستند یک منقل آتش کنند پس اگر در غزل به شعری که منقل قطب الاسلام در اوست برسید بدانید مقصود چیست.
خواهم از راه خرابات فلفلحلحلح
طی کنم راه سماوات فلفلحلحلح
آیة الله بُوَد پیرِ من و مُرشِدِ من
فارغ از ذکرم و آیات فلفلحلحلح
هیچ بییاد تو غفلت نتوانم کردن
به خدا در همه اوقات فلفلحلحلح
راه آورد سنندج بر یاران برمش
از تو این تحفه به سوغات فلفلحلحلح
ذکر تسبیح و فلفلحلح و سجادهٔ شیخ
نیست جز وهم و خرافات فلفلحلحلح
از فلفلحلح اگر کف به لب آری هرگز
نشود دفع بلیات فلفلحلحلح
دارم امید شود ز اهل عمایم ننگین
دامن دار مکافات فلفلحلحلح
منتظر جز عمل زشت نباشید ز شیخ
هست اعمال به نیات فلفلحلحلح
کی ببینم که در مسجد جامع گشته
ریش و عمامه کراوات فلفلحلحلح
مستقل خواهی اگر منقل قطب الاسلام
در پس پردهٔ هیهات فلفلحلحلح
دردریات ببافم من از این پس که شده است
دردریات ادبیات فلفلحلحلح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل "فلفلحلحح" شعری است که در سال ۱۳۴۱ هجری قمری به خاطر حضرت آیة الله کردستانی نوشته شده و از همدان به سنندج ارسال شده است. شاعر در این غزل به یادآوری شخصیت "قطب الاسلام"، یک ملای شریف و آزاداندیش میپردازد که علما او را تکفیر کردهاند و زندگی سختی را تجربه میکند. شاعر به تجربیات و اندیشههای این شخصیت اشاره دارد، و اشارهای به اهمیت یاد خدا و عمل نیک در زندگی دارد. غزل با مضامینی از عشق به خدا، توجه به سیر و سلوک معنوی، و انتقاد از اوهام و خرافات در دین همراه است. در این شعر، شاعر از تجربیات خود و اهمیت یادکردن از خداوند در همه حال سخن میگوید و بر لزوم عمل صالح تأکید میکند.
هوش مصنوعی: غزل «فلفلحلحح» به یاد حضرت آیة الله کردستانی نوشته شده است، زمانی که من از همدان به تهران سفر میکردم. این غزل را از طریق نامهای که به ایشان نوشتم، به سنندج فرستادم. اما نوشتن آن غزل بسیار سادهتر از توضیح و ارائه آن به دیگران است. به یاد دارم که یک روز به همراه آیة الله به اطراف رفته بودیم و در آنجا با یک پیرمرد عامی که خبرهای عجیبی نقل میکرد، روبهرو شدیم. او از چهل شب عبادتی در قبرستانی که کسی در روز از آن عبور نمیکند، صحبت میکرد. علیرغم اینکه آیة الله به تاثیر ادعیه و طلسمات اعتقادی نداشت، اما به نظر میرسید که تجربههایی از این قبیل دارد و شماری از این اوراد را نیز خوانده است. من تنها عبارت «فلفلحلحح» را از آن گفتوگو به خاطر سپردم. قطب الاسلام، یک عالم آسیبدیده و پیرمرد شریفی است که خیلی از علمای کردستان که امروز شناخته شده هستند، شاگرد او بودهاند. او به دلیل جنبههای مختلف زندگیاش نیازمند کمک بود و متأسفانه شرائطی برای او پیش آمد که دیگر نتوانست به زندگی عادی خود ادامه دهد. روزی در جمع او صحبت از منقلی شد که چند نفر نمیتوانستند آن را آتش کنند. اگر در غزل به شعری دربارهٔ منقل قطب الاسلام برسید، بدانید که منظور خاصی دارد.
هوش مصنوعی: میخواهم از طریق میخانه و با شتاب، به آسمانها برسم.
هوش مصنوعی: این بیت به رابطه ارادی و معنوی شاعر با یک عالم دینی اشاره دارد. شاعر از شخصیت و مقام آن فرد با احترامی خاص یاد میکند و نشان میدهد که حتی در نبود ذکر و یاد خدا، ارتباطی عمیق و هدایتگرانه با او دارد. این بیانگر این است که وجود این فرد به عنوان یک راهنما و مرشد، برای شاعر بسیار بااهمیت و ارزشمند است.
هوش مصنوعی: هیچ وقت نمیتوانم از تو غافل باشم، به خدا در تمامی لحظات همیشه به یاد تو هستم.
هوش مصنوعی: سنندج به دوستانم میگوید که از تو این هدیه را به عنوان سوغات آوردهام.
هوش مصنوعی: ذکر و تسبیح و انجام عبادات تنها به خاطر زیباییهای ظاهری و بدون درک واقعی آنها، چیزی جز خیالات و خرافات نیست.
هوش مصنوعی: اگر از فلفل تند بخوری و لبت به کف بیفتد، هرگز نمیتوانی مشکلات را دفع کنی.
هوش مصنوعی: امید دارم که از کسانی که در کارهای ناپسند مشغولند، شرمنده نشوم و عواقب بد رفتارشان به من نرسد.
هوش مصنوعی: منتظر هیچ چیزی جز کارهای ناپسند از افراد، به ویژه شیخها نباشید؛ زیرا اعمال و کارها به نیات افراد بستگی دارد.
هوش مصنوعی: کی میتوانم ببینم که در مسجد جامع، ریش و عمامه به کراوات تغییر داده شده است؟
هوش مصنوعی: اگر میخواهی مستقل باشی، باید از سختیها و چالشها عبور کنی و در عین حال، به معنویات و ارزشهای خود پایبند بمانی، حتی اگر در محیطی پیچیده و ناپایدار قرار داشته باشی.
هوش مصنوعی: از این پس میخواهم در دریاها بافتههایی ایجاد کنم، چون حالا در این دریا، ادبیات و هنر به هم آمیخته شدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.