گنجور

 
۱
۲
۳
۴۴
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱

 

خصم که ز پس نیزه خورد روز وغا

اندیشۀ خصمان چنان نیست مرا

خود در قران که جای خوفست ورجا

نه« لاتخفست» پیش خصمان بغا؟

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲

 

گه زلف بنفشه برکند باد صبا

گه ساغر لاله بشکند باد صبا

گه لرزه بر آب افگند باد صبا

و آنگه چه دم لطف زند باد صبا

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳

 

جایی که در بقا فرازست آنجا

رمح تو ز لاف سرفرازست آنجا

و آنجا که جواب مشکلی باید داد

شمشیر ترا زبان درازست آنجا

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴

 

جایی که نشان بی نشانست آنجا

انگشت خیال بر دهانست آنجا

از غمزه خدنگ در کمانست آنجا

زنهار مرو که بیم جانست آنجا

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵

 

در دست منت همیشه دامن بادا

وانجا که ترا پای سر من بادا

برگم نبود کسی ترا دارد دوست

ای دوست همه جهانت دشمن بادا

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶

 

شمعم که زمن هست اثر غم پیدا

شد سوز دلم زچشم پر نم پیدا

زآن نیست مرا سوز زماتم پیدا

کم گریه و خنده نیست از هم پیدا

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷

 

گر بگشایم ز غصّه امشب لب را

بر چرخ بسوزم از نفس کوکب را

ای صبح بیا تو نیز جانی می کن

باشد که بهم روز کنیم این شب را

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۸

 

روز آمد و بردوختم از دم لب را

پرداخته کردم از روان قالب را

اکنون که مرا زنده همی دارد شب

شاید که چو شمع زنده دارم شب را

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۹

 

بی یار، کسی که یار نداشت ترا

و آسوده دلی که خیره بگذاشت ترا

از بی آبی بساغر می مانی

کافتادۀ تست هرکه برداشت ترا

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۰

 

شادی خوانم بنام غمهای ترا

دادم لقب انصاف ستمهای ترا

رفتی تو و برمن دگری بگزیدی

الحق چه توان گفت کرمهای ترا؟

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۱

 

چون دید صبا میان بستان گل را

وز بی شرمی پیش تو خندان گل را

در حال در آویخت بپایش ز درخت

پس کرد ز خار تیر باران گل را

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۲

 

عید آمد و درد برقرارست مرا

و آن غم که یکی بود هزارست مرا

چون عید ز روی آن نگارست مرا

با عید دگر کسان چه کارست مرا؟

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۳

 

زابشخور وصل بهره اشکست مرا

گلگونۀ رنگ چهره اشکست مرا

چون چرخ ز خورشید و ستاره شب و روز

چشمی و هزار قطره اشکست مرا

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۴

 

در تن غم تو بجای جانست مرا

سودای تو مغز استخوانست مرا

از عشق فرا گذشت این کار ار هیچ

چیزیست ورای عشق آنست مرا

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۵

 

نه یاری ازین دلگسلی هست مرا

نه جز غم عشق حاصلی هست مرا

وآنگه گویی مرا که دل خوش می دار

خاموش، کدام دل؟ دلی هست مرا؟

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۶

 

زلف تو چنان بباد بر داد مرا

کآورد ز خویشتن بفریاد مرا

چندان ز سر زلف تو افتاد مرا

کز وصل رخ تو نیست خود یادمرا

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۷

 

کرد این طمع خام تبه نام مرا

بیهوده بباد داد ایام مرا

قدری هیزم از تو طمع می دارم

تا پخته کند این طمع خام مرا

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۸

 

دل بر تو نهم رغم بد اندیشان را

وز تو نبرم ستیزۀ ایشان را

ور من بمثل بمیرم اندر غم تو

عشق تو بمیراث دهم خویشان را

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۹

 

آنها که فلک وفا نداد ایشان را

وصل من و تو بد اوفتاد ایشانرا

خواهند مرا ز خدمتت باز برند

یا رب که زبان بریده باد ایشانرا

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۰

 

تیغ تو که بنده می‌کند شاهان را

آورد بسی به راه گمراهان را

در دست تو یک قطرۀ آبست و لیک

آبیست ز سر گذشته بدخواهان را

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 
 
۱
۲
۳
۴۴
 
تعداد کل نتایج: ۸۶۷