در تن غم تو بجای جانست مرا
سودای تو مغز استخوانست مرا
از عشق فرا گذشت این کار ار هیچ
چیزیست ورای عشق آنست مرا
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
در تن غم تو بجای جانست مرا
سودای تو مغز استخوانست مرا
از عشق فرا گذشت این کار ار هیچ
چیزیست ورای عشق آنست مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر بیان میکند که غم عشق معشوق به جای جان او نشسته و فکر و وجودش را تسخیر کرده است. او میگوید که این احساس فراتر از عشق معمولی است و به حالتی عمیقتر و والاتر اشاره دارد. غم و عشق برای او به یک نهاد حیاتی تبدیل شدهاند.
هوش مصنوعی: غم تو به اندازه جانم برایم اهمیت دارد و آرزوی تو عمیقتر از وجودم است.
هوش مصنوعی: این کار اگر چیزی فراتر از عشق باشد، برای من هیچچیز نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن رشته که قوت روانست مرا
آرامش جان ناتوانست مرا
بر لب چو کشی جان کشدم از پی آن
پیوند چو با رشتهٔ جانست مرا
اسرار تو در سینه نهانست مرا
وز دیده سرشک خون روانست مرا
چون سر به فدای راه عشقت کردم
ای همنفسان چه جای جانست مرا
در جان غم عشق تو نهانست مرا
آرام دل و راحت جانست مرا
جا کرده بسان خون درون رگ و پی
این زندگی که هست از آنست مرا
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.