ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۶۱
یک چند بدام عشق بودم بگداز
باز این دلم آن گداز می جوید باز
با این دل عشق بستۀ صحبت ساز
عیشیست مرا تیره و کاریست دراز
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۶۲
یک ره که گرفت خصم بدخواهی ساز
وافگند میان ما دو تن هجر دراز
خود با دلک خویش بپیوندم باز
دانم که مرا زمن ندارد کس باز
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۶۳
ای چون هستی برده دل من بهوس
چون بنشینم غم فراق تو نه بس
گر چون هستی بدستت آرم زین پس
پنهان کنمت چو نیستی از همه کس
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۶۴
چون بی تو زنم بیاد مهر تو نفس
گویم پس ازین دروغ بی معنی بس
بی مایه چو خاشاکم و بی قدر چو خس
گر دوست تر از تو در جهان دارم کس
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۶۵
یک چند بعزتم نمودی وسواس
سفتی جگر مرا بدرد الماس
من کشته و از توام نه مزد و نه سپاس
بیرحمی خویش را ازین گیر قیاس
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۶۶
جان زخم سر زلف تو گرداند ریش
دل زان دو لب لعل تو می باید عیش
تا تیره نکردی ، ای نگار ، از لب خویش
یاقوت که به بود بها دارد بیش
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۶۷
ناگاه همی زدم من ، ای شمع و چراغ
از شهر بباغ با دلی پر غم و داغ
باغ ار چه بود جای تماشا و فراغ
دوزخ بود ، ای نگار ، بی روی تو باغ
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۶۸
تا ز ابر فراق تو ببارید تگرگ
بر شاخ امید ما نه بر ماند و نه برگ
دیدم نه باختیار خود هجر ترا
مردم نه باختیار خود بیند مرگ
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۶۹
از هیبت تو بریزد اندر صف جنگ
تیزی ز سنان ، زه از کمان ، پر ز خدنگ
از جود تو خیزد ، ای شه با فرهنگ
پیروزه زکان ، در ز صدف ، لعل ز سنگ
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۷۰
گر خواهی ، ازین حشمت والا بمثل
بر تارک خورشید نهی پای محل
مر جاه ترا خدای ما ، عزوجل
جاوید رقم ز دست بر لوح ازل
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۷۱
از حمله سمند تو ، ز آسیب نعال
لرزان کند اجزای زمین از زلزال
وز هیبت تیغ تو عدو را مه و سال
الماس رود بجای خون از قیفال
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۷۲
اندر خوبی ترا فزودست جمال
در فبضۀ آن کمان ابروی تو خال
از مشک ستاره ایست بر چرخ جلال
کز غالیه در دو ظرف دارد و هلال
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۷۳
بر جاه تو ، ای خواجه شود هر عیال
بر لوح قلم رفت بدین فرخ فال
ای خواجه ، بحرمت خدای متعال
کین فال که بنده زد ببینی امسال
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۷۴
با زور تو ، ای عالم احسان و کرم
بر رای تو موقوف شود شغل عجم
آن کس که کنون جست ز رای تو درم
در قبضۀ تدبیر تو بندد عالم
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۷۵
بر دیده خیال دوست بنگاشته ام
بس دیده بر این خیال بگماشته ام
در مرحله ای که بار برداشته ام
یک حوض ز خون دیده بگذاشته ام
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۷۶
در شهر هری عاشق زار تو منم
با عشق تو یار پایدار تو منم
خو کرده بجور بی شمار تو منم
بیچاره و در مانده بکار تو منم
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۷۷
در دیدۀ دل جلوه گرت می بینم
هر لحظه بشکل دگرت می بینم
هر بار که در دیدۀ دل می گذری
از بار دگر خوبترت می بینم
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۷۸
بر تیغ بلاهای تو تا پاک شوم
با زهر سخن های تو تریاک شوم
آن روز همی ز مهر تو پاک شوم
کز داغ جفاهای تو در خاک شوم
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۷۹
چون پیش دل این هجر بناکامه نهم
پروین ز سر شک دیده بر جامه نهم
در نامۀ تو چو دست بر خامه نهم
خواهم که دل اندر شکن نامه نهم
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)
ازرقی هروی » رباعیات » شمارهٔ ۸۰
بیجادۀ لولوی تو سیم اندر میم
بازیدن عشق تو امید اندر بیم
سیم اندر سنگ باشد ، ای در یتیم
چون در بر تو دل چو سنگ اندر سیم
![ازرقی هروی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/azraghi.gif)