گنجور

 
۱
۲
۳
۹
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم

 

پدید آمد این گنبد تیز رو

شگفتی نمایندهٔ نو به‌ نو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۲ - جنگ هوشنگ نوهٔ کیومرث با دیوان به کین‌خواهی پدرش سیامک

 

تو را بود باید همی پیشرو

که من رفتنی‌ام تو سالار نو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » طهمورث » طهمورث

 

ز پویندگان هر چه بد تیز رو

خورش کردشان سبزه و کاه و جو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » طهمورث » طهمورث

 

دمنده سیه دیوشان پیش‌رو

همی بآسمان برکشیدند غو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۴ - سقوط جمشید

 

چو جمشید را بخت شد کندرو

به تنگ اندر آمد جهاندار نو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۷ - کاوهٔ آهنگر و درفش کاویانی و ساخته شدن گرز گاوسر

 

بیامد به درگاه سالار نو

بدیدندش آنجا و برخاست غو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۱ - خبر بردن کندرو ضحاک را از بساط فریدون

 

به کاخ اندر آمد دوان کندرو

در ایوان یکی تاجور دید نو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۱ - خبر بردن کندرو ضحاک را از بساط فریدون

 

چو شد رام گیتی دوان کندرو

برون آمد از پیش سالار نو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۱ - خبر بردن کندرو ضحاک را از بساط فریدون

 

چنین داد پاسخ بدو کندرو

که آری شنیدم تو پاسخ شنو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۴

 

بدو گفت نزد منوچهر شو

بگویش که ای بی‌پدر شاه نو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۲۰

 

پر از خشم و پر کینه سالار نو

نشست از بر چرمهٔ تیزرو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۲۰

 

زتاج بزرگی گریزان مشو

فریدونت گاهی بیاراست نو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲

 

پس از آفریننده بیزار شو

که در تنتْ هر روز رنگی‌ست نو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۴

 

بر پهلوان اندرون رفت گو

به سان درختی پر از بار نو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۰

 

به دیگر تو پای اندر آور برو

برین سان همی تاز تا پیش گو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۲

 

بدو گفت نزدیک رودابه رو

بگویش که ای نیک دل ماه نو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۳

 

کنون زود پیرایه بگشای و رو

به پیش پدر شو به زاری بنو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۷

 

ورا سام یل گفت برگرد و رو

بگو آنچه دیدی به مهراب گو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۴

 

نشست از بر بارهٔ تیزرو

چو از کوه سر برکشد ماه نو

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۷

 

بزد مهره در جام و برخاست غو

برآمد ز هر دو سپه دار و رو

۱ بیت
فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۹
 
تعداد کل نتایج: ۱۷۹