گنجور

سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۷

 

ترا که از پی دنیا ز دل غم دین رفت

ز مال چندان ماند و ز عمر چندین رفت

برای دنیی فانی ز دست دادی دین

نکرد دنیا با تو بقا ولی دین رفت

چراغ فکر برافروز و در ضمیر ببین

[...]

۲۴ بیت
سیف فرغانی
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۳

 

خسروا خلق در ضمان تواند

طالب سایهٔ امان تواند

غافل از کار خلق نتوان بود

که بسی خلق در ضمان تواند

ظلمها می رود بر اهل زمان

[...]

۲۴ بیت
سیف فرغانی
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۱

 

ای که در حُسنِ عمل ز امسال بودی پار به

مردمِ بی‌خیر را دستِ عمل بی‌کار به

چند گویی من بِهَم در کار دنیا یا فلان

چون ز دین بی‌بهره باشد سگ ز دنیادار به

دین ترا در دل به از دنیا که در دستت بود

[...]

۲۴ بیت
سیف فرغانی
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۳۱

 

ای زبدهٔ جهان ز جهان نازنین تویی

واندر خور ثنای جهان آفرین تویی

در پای تو فشانم اگر دست رس بود

این نازدیده جان که چو جان نازنین تویی

از پشت آسمانت ملک می کند خطاب

[...]

۲۴ بیت
سیف فرغانی