گنجور

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲ - لابه حکیم

 

فریاد از این جهان و از این دنیا

وین رسم ناستودهٔ نازیبا

برباد رفته قاعدهٔ موسی

و از یاد رفته توصیهٔ عیسی

توراهٔ گشته توریهٔ بدعت

[...]

۲۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - سرچشمهٔ فین

 

سرچشمهٔ «‌فین‌» بین که در آن آب روانست

نه آب روانست که جان است و روان است

گویی بشمر موج زند گوهر سیال

یا آن که به هر جدول‌، سیماب روانست

آن آب قوی بین که بجوشد ز تک حوض

[...]

۲۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در منقبت مولای متقیان

 

دل من خواهی ای ترک و ندانی که خطاست

از چو من عاشق دلباخته جان باید خواست

دل من خواهی و پاداش مرا بوسه دهی

هرکه زینسان دل من خواهد بدهم که رواست

دل من عشق تو را خواست سپردمش به تو

[...]

۲۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۷۱ - چه باید کرد؟

 

ترک ملک عجم ببایدکرد

رای ملک عدم بباید کرد

یا به نخجیرگاه جهل عجم

کار شیر اجم ببایدکرد

به وفا و وفاق و فضل و هنر

[...]

۲۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۸۶ - شهربند مهر و وفا

 

در شهربند مهر و وفا دلبری نماند

زیر کلاه عشق و حقیقت‌، سری نماند

صاحبدلی ‌چو نیست‌، چه ‌سود از وجود دل

آئینه گو مباش چو اسکندری نماند

عشق آن‌چنان گداخت تنم را که بعد مرگ

[...]

۲۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۰۶ - ای زن

 

جوان‌بخت و جهان‌آرایی ای زن

جمال و زینت دنیایی ای زن

صدف خانه است و صاحبخانه غوّاص

تو در وی گوهرِ یکتایی ای زن

تو یکتا گوهری در دُرجِ خانه

[...]

۲۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۵ - شیراز

 

شد پارس یکی حلقهٔ گزین

شیراز بر آن حلقه چون نگین

بر حلقهٔ انگشترین پارس

شیراز بود گوهری ثمین

از سبزهٔ شاداب و سرخ گل

[...]

۲۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۹ - جهنم

 

ترسم من از جهنم و آتش‌فشان او

وان مالک عذاب و عمودگران او

آن اژدهای اوکه دمش هست صد ذراع

وان آدمی که رفته میان دهان او

آن کرکسی که هست تنش همچوکوه قاف

[...]

۲۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۰ - در حال تب

 

مغز من اقلیم دانش‌، فکرتم بیدای او

سینه دریای هنر، دل گوهر یکتای او

شعر من انگیخته موجیست از دریای ذوق

من شناور چون نهنگان بر سر دریای او

اژدهای خامه‌ام در خوردن فرعون جهل

[...]

۲۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰ - نامهٔ منظوم

 

به قربان حضور شاهزاده

که آیین وفا ازکف نهاده

سر نام‌آوران‌، اعزاز سلطان

مهین چشم و چراغ آل خاقان

که رای ری نمود ازکشور طوس

[...]

۲۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۷ - طومار دانش

 

به روزی سخت سرد، ازماه اسفند

تبم می‌سوخت چون بر آذر اسفند

تنم چون کورهٔ آهنگران بود

سرم چون کوهی از آهن گران بود

کمردرد وگریپ وضعف بنیه

[...]

۲۹ بیت
ملک‌الشعرا بهار