جوانبخت و جهانآرایی ای زن
جمال و زینت دنیایی ای زن
صدف خانه است و صاحبخانه غوّاص
تو در وی گوهرِ یکتایی ای زن
تو یکتا گوهری در دُرجِ خانه
وزان بهتر که گوهرزایی ای زن
تو در عینِ لطافت زورمندی
تو هم گوهر تو هم دریایی ای زن
چو مغز اندر سر و چون هوش در مغز
بهجا و لایق و شایایی ای زن
تو نورِ دیدهٔ روشندلانی
ازیرا درخور و دربایی ای زن
طبیعت خود چو کانی پُر ز لفظ است
تو آن الفاظ را معنایی ای زن
تعالیالله که در باغِ نکویی
چو گل پاکیزه و زیبایی ای زن
خطا گفتم ز گل نیکوتری تو
که هم زیبا و هم دانایی ای زن
ترا حاجت به آرایش نباشد
که خود پا تا به سر آرایی ای زن
نعیم زندگی را با تو بینم
همانا نور چشم مایی ای زن
معمای جهان حل کردی و باز
تو خود اصل معماهایی ای زن
نبودی زندگی گر زن نبودی
وجود خلق را مبدایی ای زن
بنای نیکبختی را به گیتی
تو هم معمار و هم بنّایی ای زن
کَواکِب جمله تن کوشند، چون تو
شبانگه گرم لالالایی ای زن
بغلتد اشکِ اَنجُم، چون برِ طِفل
تو چشم از خوابِ خوش بگشایی ای زن
طبیعت جذبهٔ عشق از تو آموخت
که تو خود عشق را مبنایی ای زن
طبایع گاه لطف و گاه قهرند
تو لطف از فرق سر تا پایی ای زن
بهشتِ واقعی جاییست کز مهر
تو با فرزندگان آنجایی ای زن
تَواضُع را چو خیزی پیش شوهر
همایون شاخهٔ طوبایی ای زن
دریغا گر تو با این هوش و ادراک
به جَهل از این فزونتر پایی ای زن
دریغا کز حسابِ خود وطن را
به نیمه تن فلج فرمایی ای زن
*
*
بزرگا شهریارا! کامر فرمود
کز این بیغوله بیرون آیی ای زن
به شاهِ پهلوی از جان دعا گوی
اگر پنهان و گر پیدایی ای زن
ثنای بانو و شَهدُخت و شَهپور
بکو گر پیر اگر برنایی ای زن
سوی علم و هنر بشتاب و کن شُکر
که در این دورهٔ والایی ای زن
حجابِ شرم و عفت بیشتر کن
کنون کآزاد، رهپیمایی ای زن
به کار علم و عفّت کوش امروز
که مامِ مردمِ فردایی ای زن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.