×
عراقی » عشاقنامه » فصل هشتم » بخش ۱ - سر آغاز
ای هوای تو مونس جانم
مایهٔ درد و اصل درمانم
مرغ جان تا بیافت دیدهٔ باز
در هوای تو میکند پرواز
گفت و گوی تو روز و شب یارم
[...]
۱۵ بیت
عراقی » عشاقنامه » فصل هشتم » بخش ۳ - مثنوی
ای غم تو مجاور دل من
وز زمانه غم تو حاصل من
تا دلم باد، مبتلای تو باد
دایما بستهٔ بلای تو باد
دیده را دیدن تو میباید
[...]
۶ بیت
عراقی » عشاقنامه » فصل هشتم » بخش ۴ - حکایت
بود صاحبدلی به دانش و هوش
در نواحی فارس ترهفروش
از قضای خدا و صنع اله
میگذشت او به راه خود ناگاه
پیش قصری رسید و در نگرید
[...]
۲۳ بیت
عراقی » عشاقنامه » فصل هشتم » بخش ۶ - مثنوی
عاشق بیقرار، از سر درد
به ریا مدتی چو طاعت کرد
از ریا دور بود اخلاصش
برد سوی عبادت خاصش
بوی تحقیق از آن مجاز شنود
[...]
۴۴ بیت