گنجور

عراقی » عشاق‌نامه » فصل دوم » بخش ۱ - سر آغاز

 

بود در کنج خانه صبح دمی

خاطر من بخود فتاده دمی

غزلی دلپذیر می‌گفتم

درر از عشق دوست می‌سفتم

نفسی وصف یار می‌راندم

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل دوم » بخش ۲ - غزل

 

ای ملامت کنان بی‌حاصل

سعی کمتر کنید در باطل

هستم آشفته بر رخی، که برو

شد پری واله و ملک مایل

هست وصف جمال و نعت لبش

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل دوم » بخش ۳ - مثنوی

 

چون بدید این غزل بدین سان خوب

ملتفت شد به طالب آن مطلوب

دست یازید و بر گرفت و بخواند

در بد و نیک این سخن می‌راند

چون به آخر رسید خوش بگریست

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل دوم » بخش ۴ - غزل

 

ای ز روی تو آفتاب خجل

وز لبت آب زندگی حاصل

عاشقان را خیال عارض تو

در شب تیره نور دیده و دل

زانکه روی تو را ز غایت لطف

[...]

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل دوم » بخش ۵ - مثنوی

 

آن غزال این غزل چو زیبا دید

به کرشمه به سوی من نگرید

زد چو طوطی یکی شکرخنده

گفت: ذوقت مزید و پاینده

کاندر آماج نطق معنی جوی

[...]

عراقی