سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۴- امیر نظام الدین علیشیر
آن امیر علی سیر کاین لفظ
صورت نام اوست در اذهان
المقلب به صاحب الخیرات
المقرب بحضرت السلطان « بنایی »
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۴- امیر نظام الدین علیشیر
دلم بدست تو مرغی است در کف طفلی
که نی کشد نه گذارد نه سازدش قفسی
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۴- امیر نظام الدین علیشیر
نه دل بباغ کشد نی بلاله زار مرا
من وغم تو بعیش و طرب چکار مرا
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۴- امیر نظام الدین علیشیر
آتشین لعلی که تاج خسروان را زیور است
اخگری بهر خیال خام پختن در سر است
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۴- امیر نظام الدین علیشیر
انصاف بده ای فلک مینا فام
زین هر دو کدام خوبتر کرد خرام
خورشید جهانگرد تو از مطلع صبح
یا ماه جهانگرد من از جانب شام
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۴- امیر نظام الدین علیشیر
ای فلک بیداد و بیرحمی بدینسان کرده ای
ای اجل ملک جهان را باز ویران کرده ای
کرده ای گاه از جفا حیران دل صد اهل دین
گه ز کین قصد هلاک مسلمان کرده ای
کرده بر جانها کمین بنهاده ای دام عنا
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۵- امیر شیخ نظام الدین احمد المشهور به سهیلی
بشام غم چو من دردی کشی کاندر شراب افتد
از آن کمتر که تا روز جزامست و خراب افتد
بروز غم کسی جز سایه من نیست یار من
ولی او هم ندارد طاقت شبهای تار من
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۵- امیر شیخ نظام الدین احمد المشهور به سهیلی
شب غم دیو باد آهم از جا برد گردون را
فرو برد اژدهای سیل اشکم ربع مسکون را
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۶- مولانا میر محمد صالح
هر زمانم قامتش در ناله زار آورد
ترسم این نخل بلا دیوانگی بار آورد
اسیر هجر شدم هر کجا که دل بستم
فتاد طرح جدایی بهر که پیوستم
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۷- مولانا میر آهی
آهم چو گرد باد فنا می برد مرا
از کوی یار، آه چرا می برد مرا
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۷- مولانا میر آهی
گر در غم عشق استوار آید دل
بر مرکب آرزو سوار آید دل
گر دل نبود کجا وطن سازد عشق
ور عشق نباشد بچه کار آید دل
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۷- مولانا میر آهی
بی قد تو دل بسته صد بند بلا شد
کی وا شود آن غنچه که از شاخ جدا شد
جهان کهنه خلقی را بدل داغ هوس مانده
بیا ساقی که این ویرانه از بسیار کس مانده
وارسته ای کجاست که راه عدم رویم
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۷- مولانا میر آهی
شدم سرشک فشان چون برخ نقاب گرفت
شود ستاره نمایان چو آفتاب گرفت
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۸- امیر حسین علی جلایر
سرو قدت جلوه کرد قد صنوبر شگست
لعل لبت خنده کرد قیمت گوهر شکست
هندوی دربان او چوب سیاست بقهر
از کف خاقان کشید بر سر قیصر شکست
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۸- امیر حسین علی جلایر
ماند به نقطه دهنش در غبار خط
لیکن چو نقطه ای که بود در خط غبار
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۸- امیر حسین علی جلایر
عیبم اینست کاز دیار ری ام
نه سمرقندی و بخارایی
یاوه گویان کاسه هر جابر
تره تر زنان بغرایی
که طفیلی خوان طفلانش
[...]
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۸- امیر حسین علی جلایر
بتی کاز گل بود آزار پا در گشت بستانش
چسان در دیده خواهم با وجود خار مژگانش
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۳۹- حسین قلی میرزا
تار طنبور که راز دل من میگوید
گوش کن گوش که از پرده ی سخن میگوید
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۴۰- آی غوت میرزا
چشمی بجهان نیست که حیران تو نیست
خورشید فلک چون مه تابان تو نیست
سر چشمه آب خضر ای غنچه دهن
چون لعل حیات بخش خندان تو نیست
سام میرزا صفوی » تذکرهٔ تحفهٔ سامی » صحیفهٔ ششم در طبقهٔ ترکان » ۶۴۰- آی غوت میرزا
سرم ز خاک ره آن سرو ناز بر نگرفت
مگر نیاز من خاکسار در نگرفت