پسر امیر نور سعید است که از اعاظم امرای جغتای بوده و نبیره ی امیر شاه ملک که رکن السلطنه امیر تیمور گورکان است و خودش جوانی بغایت خوش فهم و بسوز و درد بوده چنانکه مصرع : توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد . این دو مطلع از اشعار اوست :
هر زمانم قامتش در ناله زار آورد
ترسم این نخل بلا دیوانگی بار آورد
اسیر هجر شدم هر کجا که دل بستم
فتاد طرح جدایی بهر که پیوستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.