ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۴۶ - چرا چو شمع نسوزم؟
چرا ز غصه شب و روز، زار زار نگریم؟
ز گردش فلک و، جور روزگار نگریم
بهار آل پیمبر ز جور چرخ خزان شد
چرا ز هر مژه چون ابر نوبهار نگریم؟
چرا چو نی، به شهیدان نینوا نخروشم؟
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۵۱ - نقطهٔ پرگار
تو نور چشم احمد مختاری ای حسین
آرام جان حیدرکراری ای حسین
تو گوشوار عرش خداوند اکبری
دریای صبر را در شهواری ای حسین
این سقف بی ستون، که سپهرش نهند نام
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۷۳ - داغ لاله رویان
فلک ویران شوی بنگر چه ظلمی، در جهان کردی
به گیتی هر چه ای ظالم!دلت می خواست آن کردی
حسین آن نور حق در کربلا خواندی به مهمانی
ز راه دشمنی آواره اش از خانمان کردی
از اول در عراق آوردی، آن شاه حجازی را
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۱۰۰ - بوی مشک و عنبر
صدایی عمه زین طشت زر آید
که جانم از بدن خواهد بر آید
بگو ای عمه! در طشت این سر کیست؟
که از وی بوی مشک و عنبر آید
به لبهایش یزید دون زند چوب
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۱۰۷ - طایر بی آشیان
نام دشت نینوا، هر گه که آید بر زبانم
همچو نی آتش فتد در بند بند استخوانم
شد خزان، در کربلا چون گلشن آل پیمبر
بلبل آسا، روز و شب، در ناله و آه فغانم
هر زمان خواهم نویسم داستان کربلا را
[...]