گنجور

 
۱
۲
۳
۸
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴

 

کشت ما را تغافل یار بی‌پروای ما

با وجود این دیت می‌خواهد از ماوای ما

ما بشیر خامشی طفل زبان پرورده‌ایم

تند بر گوش تغافل می‌خورد غوغای ما

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۵

 

خضر و مسیح اگر گل روی تو بو کنند

عمر ابد فدای ره جستجو کنند

ساقی برون کش از دهن شیشه پنبه را

تا اهل فضل مهر لب گفتگو کنند

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۰

 

جا بکوی یار ده ما را بجنّت جا مده

قسمت ما را بما امروز ده فردا مده

ای دل سرگشته روزت را سیه خواهند کرد

همچو زلف تیره خود را پر بخوبان وامده

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۱

 

عجب عجب که تو عاشق ز بلهوس نشناسی

گلی و طرفه که گلبن ز خار و خس نشناسی

چنان به کنج قفس ناتوان و زار و ضعیفم

که گر ببینیم از رخنة قفس نشناسی

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲ - در تعریف از هند

 

حبّذا هند کعبهٔ حاجات

خاصه یاران عافیت‌جو را

هر که شد مستطیع فضل و هنر

رفتن هند واجبست او را

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹ - ماده تاریخ وزارت میرزا حبیب‌الله صدر

 

شه دین میرزا حبیب‌الله

صدر کل گشت و هست در خور آن

که همان نام اوست تاریخش

چون صدارت فزود بر سر آن

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱

 

با عشق هوس سوز غم کام کجا

این دانه ببین کجا و این دام کجا

ترطیب دماغ عشق چیز دگرست

سودای تو و روغن بادام کجا

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲

 

در وادی عشق پر مکش منّت پا

بی‌گام درین مرحله شو ره پیما

مردم گویند پای بردار و برو

من می‌گویم که پای بگذار و بیا

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳

 

اصحاب پیمبر ارچه نورند و هُدا

هر یک سوی آخرت رهی‌اند جدا

لیکن شه مردان علی عالیقدر

راهیست که راست می‌رود تا به خدا

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴

 

ای راحت جان غصّه پرورد بیا

وی صیقل خاطر پر از گرد بیا

از درد دل خسته‌دلان بی‌خبری

مردیم ز دوری تو بیدرد، بیا

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵

 

ای آرزوی دل غم اندود بیا

ای مرهم جان ناله فرسود بیا

رفتی چو به بزم غیر پر دیر مکن

از دست مبادا که روی، زود بیا

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶

 

ای بی‌نم جود تو همه بحر سراب

بی‌نور وجودت همه معموره خراب

عالم همه از تو لاف هستی زده‌اند

چون سایه ز آفتاب و چون موج ز آب

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷

 

فیاض ازل که بزم هستی آراست

جام سخن از می معانی پیر است

تا تلخی می مذاق جان را نگزد

از شکّر شکر خویش کردش مزه راست

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸

 

از ناز قضا چو چهرة حسن آراست

تشریف حیا به قدّ عشق آمد راست

گر این دو نگهبان نبود از چپ و راست

بس دود کزین دو شعله برخواهد خاست

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹

 

هر چند که دل لبالب از نور خداست

لیکن به مثل قطره کجا بحر کجاست؟

داند نظری کو به حقیقت بیناست

کابینه اناالعکس اگر گفت؟ خطاست

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰

 

ماه رمضان عجب مه روح‌فزاست

آثار لطایف اندرین مه پیداست

رنگ همه چون رنگ نقاهت ز چه روست

گر نه رمضان مزیل امراض خطاست!

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱

 

ماییم که بی‌تکلّفی‌ها فن ماست

در چار سوی گذشتگی مسکن ماست

رندی و نظربازی و مستی و جنون

ناموس هزار کار در گردن ماست

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲

 

درد تو تلافی تن آسانی‌هاست

عشق تو کفارة مسلمانی‌هاست

اندازة همّت پریشانان است

زلف تو که معراج پریشانی‌هاست

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳

 

در پیش کسی که علم و دانش بابست

توفیق مهیّا شدن اسبابست

اسباب چو جمع شد دگر کار از تست

توفیق برای سفرت مهتابست

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۴

 

در گلشن عشق خرمی نایابست

خار و گلش از تشنه لبی سیرابست

با غنچه گل در ته یک پیراهن

پژمردگی و شکفتگی در خوابست

۲ بیت
فیاض لاهیجی
 
 
۱
۲
۳
۸
 
تعداد کل نتایج: ۱۵۹