×
کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰
ماه رخسار شما خورشید پر انوار ما است
روشن این کز هر دو روئی دیده دیدار ماست
چون گل روی تو را دیدیم و مژگان دو چشم
هر سر خاری که می بینم آن گلزار ما است
تا بهم بینیم اسماء صفات ذات را
[...]
۱۵ بیت
کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴
از بدو نیک و نیک و بد بگذر
بکن از عقل و نفس خویش حذر
مردم چشم و دیده دل شو
تا به بینی نگار را به نظر
شو مسافر به عالم جبروت
[...]
۱۵ بیت
کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸
ایدل از درد و غم جانان مپرس
بر امید وصل از هجران مپرس
نوحه میکن همچو نوح از درد دل
در سرشک خویش از طوفان مپرس
همچو ابراهیم در آتش نشین
[...]
۱۵ بیت
کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۱
کشف شد اسرار پیدا و نهان
تا نهادم بر خم دل شمع جان
صد هزار آواز بشنیدم بدرد
در دل اول از خدای غیب دان
گفتمش در گوش و چشمم جز تو نیست
[...]
۱۵ بیت
کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۸
از قدم تا فرق زیبا آمدی
از برای چشم بینا آمدی
کردی از ظاهر بباطن التفات
از دل اندر دیده ما آمدی
آمدی بالذات بر اشیا محیط
[...]
۱۵ بیت