یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۶
ماه چاه نخشب خم در نقاب ساغر است
یا به چینی پرده در خاقان چین را دختر است
بس که شبها آتشم از تاب دل در بستر است
کس نداند کاین منم یا تودهٔ خاکستر است
زلف آن بر روی او یا مجمر اندر آذر است
[...]
یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۷
سوی غیری چو خدنگش ز کمان میگذرد
ناوک غیرتم از جوشن جان میگذرد
کس ز زحمت نبرد بهره که از غایت ناز
تا تو شمشیر برآری ز میان میگذرد
یار در بزم و نمیآرمش از بیم نگاه
[...]
یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۷
سوی غیری چو خدنگش ز کمان میگذرد
ناوک غیرتم از جوشن جان میگذرد
کس ز زحمت نبرد بهره که از غایت ناز
تا تو شمشیر برآری ز میان میگذرد
یار در بزم و نمیآرمش از بیم نگاه
[...]
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » صکوک الدلیل » بخش ۱ - شأن نزول
ز روح بزرگان مدد خواستم
به شش روز این دفتر آراستم
به زیباترین وجهی انجام یافت
صکوک الدلیل از خرد نام یافت
نه یک نکته خام تبدیل شد
[...]
یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲
هفتاد و دو ملت را نه کفر و نه دین باید
دین چه و کفر چه، ...چنین باید
آنرا که گهر خاکی با دعوی افلاکی
بالای سپهر ار جای، در زیرزمین باید
صوفی که گه او جوید مفتی که گه من گوید
[...]
یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۱۵ - به یکی از دوستان نگاشته
آن دو کاشفته بود مهر در این ماه در آن
باشدش دلنگران گاه در این گاه در آن
نه به زاری و زر و زورکش از بخت افتاد
بر به کام دل و جان بار در این راه در آن
هر کجا هر که و هرچش همه گر خود لب و چشم
[...]
یغمای جندقی » منشآت » بخش اول » شمارهٔ ۱۰۳ - به میرزا محمدعلی خطر نگاشته
ای ریش سفید مرز تبت
کاندر پی گز دماغ سوزی
سوگند بدان بروت شبرنگ
کان گزها کز تورسته روزی
گر هسته ارش ارش نروید
[...]
یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۳۶ - از قول علی اکبر خان دامغانی به نامزد نگاشته
از تاب آتش دل وز موج دیده تر
پیوسته ام در آتش نیمی در آب نیمی
بینم مگر جمالت یا صورت خیالت
چشمی مراست بیدار نیمی به خواب نیمی
دارم جدا ز رویت، روئی ز دست خویت
[...]
یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۲ - به خسرو بیک یاور سمنانی نوشته
خود ز رنگ آمیزی این لاجوردی بارگاه
زرد شاخی پای تا سر دیده از پژمان گیاه
در ره باران سفید آذر به خرمن آب خواه
گلبن آئین سرخ رو سرسبز از خاک سیاه
تارک گردن کشی افراخت بر چرخ کبود
یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۲ - به خسرو بیک یاور سمنانی نوشته
درون را پیر گشت انده، برون راشد جوان شادی
کهن گردید جان را رنج، و دل را گشت رامش نو
توان را کاستی شد کم، فزون شد تاب را نیرو
سپهر افزود دلجوئی، به مهر افکند مه پرتو
شرنگ بخت شد شکر، کبست چرخ گشت افیون
[...]