گنجور

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثانیة - فی الشیب و الشباب

 

دلا چو در حضرت نیست عیش خرم و خوش

عنان جهد بگیر و زمام مهد بکش

چو نفس را مددی نیست از کئوس مراد

چه در بلاد خراسان، چه در سواد حبش

چه خیر از ینکه درین رسته نقد عرضه کنی

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة السادسة - فی الجنون

 

همه عالم حدیث رتبت والای ما بودی

اگر پیراهن وصل تو بر بالای ما بودی

اگر شایسته کوی تو بودی پای من یکدم

سر گردون گردنده بزیر پای ما بودی

چنین سودائی و مجنون نماندی عاشق از هجرت

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة السادسة - فی الجنون

 

اطراف عارضی که چو بر غراب بود

از جور دور چرخ چو اطراف باز شد

و آن جامه ای که تبتی او را طراز بود

از دست روزگار رباحی طراز شد

و آن خسرو شباب که با برگ و ساز بود

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثامنه - فی السفر و المرافقة

 

در حضر چون عنا کشیم همی

رخت سوی سبا کشیم همی

پای ازین منزل خراب و هوان

بر زمین هوی کشیم همی

وز فضای قضا زمام مراد

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة التاسعة فی صفة الشتاء

 

چرخ و زمین ز برف و ز یخ کرد برگ و ساز

در پوش پوستین که دی آمد ز در فراز

بس مومن بهشتی کز خوف رنج دی

خواهد که در میان جهنم شود دراز

هست از کمال شدت سرما در آبگیر

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة العاشرة - فی العزا

 

درین عزا و مصیبت چه جای خرسندی‌ست؟

سکون عقل درین ره نه از خردمندی‌ست

عزا و ماتم این پیشوای اهل ورع

برون ز رتبت مقدار و چونی و چندی‌ست

مبند دل به عروس جهان تو از شهوت

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة العاشرة - فی العزا

 

ای اهل علم عقل ازین داوری بری‌ست

بر حکم کردگار جهان این چه داوری‌ست‌؟

معلوم نیست نزد شما کاین نذیر مرگ

اندر میان خلق چو طاف هر دری‌ست

هر سر‌نهاده‌ای که درین خاک تیره هست

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثانیة عشر - فی التصوف

 

گر بخواهی که مشکبوی شوی

پهلوی نافه تتاری رو

گر بباید وصال طره یار

با نسیم خوش بهاری رو

با قناعت چو آشنا گشتی

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثانیة عشر - فی التصوف

 

ای آنکه چون دو زلف بعارض برافکنی

گوئی که بر شکوفه همی عنبر افکنی

گه خمر ناب در طرف عسکر آوری

گه در ناب در صدف گوهر افکنی

هم دلبری خلخ در طره افکنی

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثالثة عشر - فی مناظرة السنی و الملحد

 

کی بود کاین هوس بدام آریم

راه یثرب بزیر گام آریم

رای رفتن کنیم عاشق وار

روی زی مشعرالحرام آریم

رخت این آرزو بکوی کشیم

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الرابعة عشر - فی الوعظ

 

بتاز صدمت ایام در شکست مباش

بلند قدری اندر مضیق پست مباش

باختیار در ایام پایمال مشو

ز احتقار در اجناس زیر دست مباش

مراد خویش چو مردان بهر مکان بطلب

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة السادسة عشر - فی حکومة الزوجین

 

مرد را ابر و باد باید بود

گرم رفتار و راد باید بود

بدل و طبع نه بمال و یسار

خسرو کیقباد باید بود

چون گل و لاله در میانه خار

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثامنة عشر - فی الفقه

 

محرمی در حرم ز همچو خودی

عاریت خواست کاردی و بداد

صید مذبوح شد بدان آلت

تو چه گوئی جزاش بر که نهاد؟

پس اگر جای کارد تیر وکمان

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الحادیة و العشرون - فی اوصاف بلدة سمرقند

 

ماهرویان از آن زمین خیزند

سرو قدان در آن چمن رویند

باد فردوس از آن هوا یابند

گل جنت از آن زمین بویند

نقش فرودسیان و حوران را

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثانیة و العشرون - فی المعزم

 

امروز چنانی که غلام تو توان بود

در بند خم حلقه دام تو توان بود

چون باد صبا عاشق زلف تو توان شد

چون خاک زمین بنده گام تو توان بود

بر آهن تفتیده و در آتش سوزان

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثالثة و العشرون - فی الخریف

 

هر عروسی که کنون در چمن است

همه در حیرت و حسرت چو من است

شاخ از قطره چو سیمین سمن است

برگ در روضه چو زرین مجن است

آب بر شاخ بهنگام سحر

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثالثة و العشرون - فی الخریف

 

ببین بدیده عبرت رخ بتان چمن

کواکب سحری بود در میان چمن

شده است روشن و تاریک باغ و شاخ رزان

که ماه و زهره فروریخت ز آسمان چمن

برون کلبه عطار و کارگاه طراز

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » سفرنامهٔ منظوم » پایان کتاب

 

مجلس او چو خلد باقی باد

کوثرش جام و حور ساقی باد

مسند از قدر او مزیّن باد

صدر را ذات او معیّن باد

مدد او ز آب حیوان باد

[...]

۵ بیت
حمیدالدین بلخی