گنجور

مجد همگر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸

 

جهان مسخر حکم خدایگانی باد

هزار سالت درملک زندگانی باد

چو آسمانت بر اجرام کامکاری هست

چو اخترانت در ایام کامرانی باد

معین عدلت توفیق ایزدی آمد

[...]

۲۵ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷

 

دلم را برد زلف مشک رنگش

چه چاره تابرون آرم ز چنگش

بوده تیره شبان دلگیراز آن روی

دلم بگرفت زلف تیره رنگش

به ناخن گررگ جانم زند دوست

[...]

۲۵ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۸

 

شد چشم جهان روشن و جان‌ها همه خرّم

از طلعت فرخندهٔ نوئین معظم

آن شیر که با پنجه و بازوی شکوهش

چون پنجه بید آمد سرپنجهٔ ضیغم

وآن شید که در عهد وفاقش نتواند

[...]

۲۵ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۰

 

چشم تر کن به فراق من مسکین ای ماه

که جهان را ز سرشکم بلغ السیل ز ماه

به وداع من بیچاره برنجان قدمی

که فدای قدمت باد دلم بی اکراه

اگر از لطف نهی گام به کاشانه من

[...]

۲۵ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱

 

روز فطرت چو دست قدرت ساخت

از منی قرطه پرند مرا

حبس صلبم قرارگاه آمد

پس رحم کرد شهربند مرا

زان مضایق چو لطف مبدا خلق

[...]

۲۵ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸

 

ای صاحبی که دست تو در معجز سخا

محسود موج قلزم و ابر بهاری است

دریا ز رشک طبع تو در ناله کردن است

ابر از جفای دست تو در اشکباری است

گردون که پرده ئیست ز زنگار روزگار

[...]

۲۵ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۱

 

به فال فرخ و پیروز بخت و طالع سعد

چو مه برآمد شه زاده بر سریر سرور

چراغ دوده سلغر که نور طلعت او

کند فروغ رخ آفتاب را مستور

جم دوم عضدالدین پناه ملک عجم

[...]

۲۵ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷۰

 

فلک جناب و ملک خو عماد دولت و دین

توئی که جاه تو شد ملک جاودانی من

به کامکاری تو پشت بخت بنده قویست

که کامکاری تست اصل کامرانی من

ز حرص مدح تو همچون سهیل لرزانست

[...]

۲۵ بیت
مجد همگر